Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life

خلاصه

آیا شما اغلب با افرادی که متجاوز، مدیریتی، همیشه درست می گویند و سایر انواع "دیوانه" در زندگی حرفه ای خود مواجه می شوید؟ اگر شما با افراد غیر منطقی بحث می کنید، اغلب باز می گردد. با این حال، راه های دیگری برای رسیدن وجود دارد.

در Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life، دکتر مارک گولستون، روانپزشک با تجربه ای که مدیران و مدیران Fortune 500 را در حل و فصل مناقشات می آموزد، تکنیک های ثابت شده برای مقابله با همکاران سخت، آرام بودن در هر شرایطی و همیشه انجام کار خود را می دهد.

بهترین 20 بینش

1. این می تواند موثر نباشد که از گفتگوهای سخت با افراد غیر منطقی خودداری کنید. تحقیقات VitalSmarts نشان می دهد که کارمندان حدود 1500 دلار و یک روز کاری هشت ساعته را هر زمان که از یک گفتگوی حیاتی خودداری می کنند، تلف می کنند. علاوه بر این، این رفتار غیر منطقی را تقویت می کند.
2. بیشتر مردم سعی می کنند با افراد غیر منطقی بحث کنند در امید اینکه آنها از این حالت خارج شوند. این کار نمی کند. افکار و رفتار غیر منطقی از ناهمخوانی مغز ناشی می شود که باعث می شود افراد نتوانند به واقعیات یا منطق پاسخ دهند.
3. وقتی کسی رفتار سختی انجام می دهد، از "چرخه عقل" برای جلوگیری از سقوط خود به حالت فرار یا ترس استفاده کنید. بفهمید که این شخص نمی تواند منطقی باشد، سپس روش کاری آنها را شناسایی کنید و درک کنید که رفتار آنها در مورد شما نیست. به آرامی گوش دهید و احساسات آنها را منعکس کنید. سپس به آرامی آنها را به سمت افکار مثبت تر هدایت کنید.
4. انسان ها سه مغز دارند: مغز پستانداران پایینی که برای پاسخ های غریزی مسئول است، مغز پستانداران قدیمی که برای احساسات مسئول است و مغز پستانداران جدید که حمایت از افکار منطقی و تصمیم گیری ها را انجام می دهد. در بزرگسالان سالم، سه مغز به طور همزمان کار می کنند و مغز پستانداران جدید حاکم است.
5. "چابکی سه گانه" توانایی بازگرداندن سه مغز برای پاسخ به شرایط به طور پویا است. این باعث می شود یک فرد تطبیق پذیر و انعطاف پذیر باشد. در مقابل، "سختی سه گانه" باعث می شود یک فرد نتواند به شرایط تغییر یافته پاسخ دهد. این باعث می شود مغزهای آنها ناهمخوان شوند و در نتیجه رفتار غیر منطقی مزمن ایجاد می کند.
6. افراد غیر منطقی می ترسند کنترل را از دست بدهند. به همین دلیل آنها به روش کاری دائمی شکایات، حملات کلامی، طعنه یا ذوب شدن به عنوان سلاح برای ایجاد یک پاسخ فرار یا مبارزه می پردازند. برای آمادگی، قبل از گفتگو، روش کار خاص یک فرد غیر منطقی را تعیین کنید.
7. قبل از اینکه شروع کنید، از خود بپرسید آیا این ارزش دارد. رابطه را ارزیابی کنید تا ببینید آیا شما بیش از حد معقول خود را برای پشتیبانی احساسی و کمک کرده اید. به یاد داشته باشید، "شما نمی توانید افراد اطراف خود را تغییر دهید، اما می توانید افرادی را که انتخاب می کنید تغییر دهید."
8. اگر تصمیم گرفتید از یک فرد غیر منطقی دور شوید، این روش سه گانه را برای جلوگیری از درهم و برهم بودن دنبال کنید. اول، خود را متقاعد کنید که مسئولیت مدیریت مشکلات آنها بر عهده شما نیست. دوم، هیچ چیزی را نگویید که بتواند علیه شما استفاده شود.در نهایت، همه فرصت های بازگشت را ببندید.
9. یک روش ساده برای شناسایی افرادی که اختلال شخصیت دارند در مصاحبه ها این است که از آنها بپرسید چه چیزی در زندگی آنها بیشترین ناراحتی، عصبانیت یا ناامیدی را ایجاد کرده است. اگر آنها مسئولیتی قبول نکنند و فقط دیگران یا شرایط را مقصر بدانند، شاید بهتر باشد از استخدام آنها خودداری کنید.
10. مهم است که قبل از مواجهه با یک فرد غیر منطقی، با عیوب خودتان کنار بیایید. رویدادهای حیاتی خود را بنویسید، احساسات خود را شناسایی کنید و باورهایی که درباره خود و دیگران شکل داده اید را بررسی کنید. بررسی کنید که آیا این باورها پاسخ های شما را امروز محدود می کنند و ببینید که آیا باورهای متفاوتی در آینده به شما کمک می کنند.
11. وقتی با یک فرد غیر منطقی مواجه می شوید، آنها تشدید و حمله می کنند. این می تواند باعث شود مغز ماری شما کنترل را بر عهده بگیرد که منجر به استرس و رفتار غیر منطقی می شود. فرد غیر منطقی برنده می شود زیرا افراد غیر منطقی با مغز ماری خود راحت هستند. به جای این، به خود یادآوری کنید که این فرصتی برای آرامش است تا زمانی که مغز منطقی دوباره کنترل را بر عهده بگیرد.
12. یک فرد غیر منطقی وقتی شما سعی می کنید مکالمه را تحت کنترل خود بگیرید، احساس می کند که در گوشه گیر کرده و بیشتر عمل می کند. فرد غیر منطقی را مسئول بگذارید و از آنها بخواهید که راه حلی برای مشکل شما ارائه دهند. این بلافاصله وضعیت شما را در چشمان آنها از یک تهدید بالقوه به یک "عضو گروه" که باید از آن مراقبت کنند تغییر می دهد.
13. "سفر در زمان" یک تکنیک موثر برای متوقف کردن رفتار مکرر غیر منطقی در محل کار است. به آرامی بحث کنید که چگونه می خواهند این تعامل در دفعه بعد ادامه یابد، انتظارات خود را لیست کنید و موافقت کنید. دفعه بعد، آنها را از توافق یادآوری کنید و پیگیری کنید.
14. بیشتر افراد عادی که یک حادثه غیر منطقی تجربه می کنند، بخشی از آنها هنوز "سالم" است. به آنها گوش دهید، بپرسید چه می توانید برای کمک کردن انجام دهید و به آرامی آنها را به حالت عادی بازگردانید.
15. "جداکنندگان" سعی می کنند بین دو نفر اختلاف ایجاد کنند زیرا نمی توانند رد شدن را تحمل کنند. اگر یک "جداکننده" سعی کند نظر شما را درباره یک همکار تحت تاثیر قرار دهد، به آرامی شک خود را بیان کنید تا متلاشی را ناراحت کنید. سپس، یک جلسه برای افراد مرتبط ترتیب دهید تا اوضاع را روشن کنند. وقتی "جداکننده" تسلیم می شود، همدلی کنید و به آنها کمک کنید تا با رد شدن مقابله کنند.
16. اگر یک همکار از ترس غیر منطقی رنج می برد، آن را رد نکنید. بدانید که برای این فرد، ترس واقعی است. به طور مشترک سناریوهای مختلف ممکن را تجزیه و تحلیل کنید تا به مغز منطقی همکار کمک کنید تا دوباره کنترل را بر عهده بگیرد و مشخص کنید که اوضاع در نهایت به اندازه ای که فکر می کنند بد نیست.
17. اگر باید با یک همکاری که رفتار می کند مثل یک فردی که همه چیز را می داند، مواجه شوید، به آنها در مورد چیزهایی که واقعا در آنها خوب هستند تعریف کنید. این آنها را گیج و بی دفاع می کند. از این موقعیت برای ارائه نکته خود استفاده کنید.
18. همکارانی که از رد شدن می ترسند، از ارتباط برقرار کردن خودداری می کنند و رفتار می کنند انگار همه چیز را تحت کنترل دارند. این "شهیدان" به تیم آسیب می زنند زیرا تا زمانی که خیلی دیر شده است، درخواست کمک نمی کنند.یک راه ساده برای مدیریت آنها این است که تلاش های آنها را تشخیص دهید و به آرامی به آنها دستور دهید که در زمان نیاز کمک بخواهند.
19. مدیران سعی می کنند شما را مجبور کنند مشکلات آنها را از طریق شکایات مداوم حل کنید. برخی از افراد بدون توجه به اینکه چند بار به آنها کمک کرده اید، همیشه با مشکل دیگری برمی گردند. با صبر گوش دهید، اما به صراحت بیان کنید که نمی توانید کمک کنید. با آنها صحبت نکنید تا زمانی که برای عذرخواهی با شما تماس بگیرند.
20. اگر پس از گفتگوی بد با یک فرد غیر منطقی دچار ذوب شدید می شوید، از قاعده "هفتاد و دو ساعت" استفاده کنید. به خود قول دهید که در سه روز آینده هیچ اقدامی انجام ندهید که موقعیت را بدتر کند. وقتی آرامش خود را بازیافت کردید، دوباره تلاش کنید.

خلاصه

ما همه حداقل یک فرد غیر منطقی را می شناسیم و بسیاری از ما حاضرند هر چیزی را بدهند تا از برخی همکاران خود دوری کنند زیرا آنها ما را دیوانه می کنند. بدون توجه به اینکه چقدر سعی می کنیم با آنها منطقی برخورد کنیم، ما شکست می خوریم و احساس بی امانی می کنیم. با این حال، گولستون به ما امید می دهد زیرا او مشورت ارزشمندی را برای موقعیت هایی که باید با گروهی که کمترین پاسخ را می دهند - افراد کاملا غیر منطقی - برخورد کرد، به اشتراک می گذارد. نکته اصلی این کتاب این است که برای مدیریت افراد غیر منطقی، باید "به دیوانگی آنها تکیه کنید" و همدردی نشان دهید.

Questions and answers

How can a small business use the key topics or framework covered in "Talking to Crazy" in order to grow?

View answer

A small business can use the key topics or framework covered in "Talking to Crazy" to grow by applying the strategies to deal with irrational and difficult people. This can be particularly useful in managing relationships with clients, suppliers, or even employees who may exhibit irrational behavior. By "leaning into their crazy" and showing compassion, businesses can maintain positive relationships, prevent conflicts, and ensure smooth operations. This can lead to improved customer satisfaction, employee morale, and overall business growth.

How can the lessons from "Talking to Crazy" be applied in today's business environment?

View answer

The lessons from "Talking to Crazy" can be applied in today's business environment by understanding and empathizing with irrational people instead of trying to reason with them. This approach can help in dealing with difficult colleagues or clients. The key is to "lean into their crazy" and show compassion, which can help in diffusing tense situations and fostering better relationships.

View all questions

Ask follow up

چرخه عقلانیت

راه برخورد با افراد دیوانه این است که به آنها نزدیک شوید و در واقعیت آنها با آنها ملاقات کنید. این کار آسان نیست زیرا مغز ما به طور غریزی به حالت فرار، مبارزه یا یخ زدگی می رود. هیچ یک از این پاسخ ها کمکی نمی کند اگر فرد جزئی از زندگی حرفه ای شما باشد. "چرخه عقلانیت" به شما کمک می کند تا این غریزه را غلبه کنید و به آنها نزدیک شوید.

Questions and answers

How has "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" influenced corporate strategies or business models?

View answer

Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" has influenced corporate strategies and business models by providing insights on how to effectively deal with irrational and difficult people in a professional setting. The book's concept of the "Sanity Cycle" has been particularly influential, as it offers a method to overcome instinctive responses and engage constructively with challenging individuals. This has led to improved communication, conflict resolution, and overall productivity in many organizations.

What is the potential for the ideas in "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" to be implemented in real-world scenarios?

View answer

The ideas in "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" have significant potential for real-world implementation. The book provides strategies for dealing with irrational and difficult people in professional settings, which is a common challenge in the workplace. The "Sanity Cycle" concept, for instance, can be applied when interacting with difficult colleagues or clients. It encourages understanding and empathizing with their perspective instead of resorting to instinctive responses like fight, flight, or freeze. However, the effectiveness of these strategies may vary depending on the specific situation and individuals involved.

View all questions

Ask follow up

• گام 1: بفهمید که فرد دیگر نمی تواند به طور منطقی فکر کند و نمی توان با او منطقی برخورد کرد. رفتار آنها ریشه در گذشته دارد نه در لحظه حال.
• گام 2: روش عملیاتی فرد را شناسایی کنید، استراتژی خاصی که آنها برای ایجاد احساس گناه، شرم، ترس یا ناراحتی در شما استفاده می کنند. این کار شما را آرامتر، متمرکز و بیشتر در کنترل می کند.
• گام 3: بفهمید که رفتار دیوانه وار درباره شما نیست بلکه درباره فرد دیگر است. از تکنیک های ذهنی برای حفظ تعادل استفاده کنید.
• گام 4: به آنها نزدیک شوید و همدردی کنید با تصور خود را در حال تجربه احساسات فرد از حمله، نادیده گرفته شدن یا دفاع.
• گام 5: خود را یک متحد بسازید و نه یک تهدید با گوش دادن به آرامی به فرد. به آنها اجازه دهید تا بیان کنند و طرف آنها را بگیرید. با مهربانی گوش دهید و فرد را آینه کنید تا فرد دیگر شما را آینه کند.
• گام 6: فرد را به روش های عقلانی تر فکر کردن هدایت کنید.

علم پشت دیوانگی

عدم منطقی چیزی نیست که بتوانید افراد را از آن خارج کنید زیرا به واقعیت ها یا منطق پاسخ نمی دهد. این نیست که افراد از تغییر خودداری می کنند. حقیقت این است که آنها نمی توانند تغییر کنند.رفتار دیوانه‌وار از ناهماهنگی مغز که باعث می‌شود نتواند به منطق پاسخ دهد، پدید می‌آید.

سه مغز

ذهن انسان برای کارکرد استفاده از سه مغز متصل می‌کند. در حالی که معمولاً با هم کار می‌کنند، در زیر فشار، آن‌ها از یکدیگر جدا می‌شوند و به شیوه‌ای مجدداً هماهنگ می‌شوند که باعث می‌شود افراد غیر منطقی شوند. سه مغز و کارکردهای آن‌ها عبارتند از:

• مغز پایینی مارمولکی، مغز داخلی اولیه که بر مسائل بقا تمرکز دارد. این شامل غذا، خواب، جنس، پاسخ مبارزه یا فرار است.
• مغز میانی پالئومامالیان احساساتی مانند شادی، نفرت، غم و لذت را پردازش می‌کند. این مسئول ایجاد ارتباط عاطفی با والدین، همسران یا فرزندان است.
• مغز بالایی نئومامالیان بخش بیرونی است که به شدت تکامل یافته و به شما اجازه می‌دهد به طور موضوعی به یک موقعیت نگاه کنید، تصمیمات هوشمندانه بگیرید، برای آینده برنامه ریزی کنید و پرخاشگری را کنترل کنید.

وقتی به خوبی هماهنگ شوند، سه مغز غرایز، احساسات و فرایندهای فکری منطقی را با مغز نئومامالیان معمولاً بیشترین زمان در حال کنترل هماهنگ می‌کنند. "چابکی سه‌گانه" توانایی تغییر به طور موثر رویکرد یکی با هماهنگی مجدداً سه مغز به طور لازم است. این باعث می‌شود فرد تطبیق پذیر و مقاوم در برابر تغییرات پویا در شرایط باشد.

Questions and answers

Can you analyze the case of using Triunal Agility to remain calm under any circumstances and its broader implications?

View answer

Triunal Agility refers to the ability to dynamically realign one's instincts, emotions, and logical thought processes, which are governed by the three brains. This ability allows a person to adapt and remain resilient to changing circumstances. In the context of remaining calm under any circumstances, Triunal Agility can be highly beneficial. It allows one to adjust their emotional responses and maintain a logical thought process, thereby helping to maintain calmness. The broader implications of this could be improved decision-making, better stress management, and enhanced interpersonal relationships.

How relevant is the theme of "Triunal Agility" in dealing with contemporary issues such as workplace bullying and manipulation?

View answer

The concept of "Triunal Agility" is highly relevant in dealing with issues such as workplace bullying and manipulation. It refers to the ability to dynamically realign one's instincts, emotions, and logical thought processes, making a person adaptive and resilient to shifts in circumstances. In the context of workplace bullying and manipulation, this agility can help individuals to effectively respond to and manage these challenging situations. They can adapt their responses based on the situation, whether it requires a more emotional, instinctual, or logical approach.

View all questions

Ask follow up

در مقابل، تجربیات سخت کودکی می‌تواند باعث شود مغز افراد در "جمود سه‌گانه" قفل شود. هر چه مغز آن‌ها بیشتر با واقعیت ناهماهنگ شود، آن‌ها بیشتر احساس ناامیدی می‌کنند و بر روی غیر منطقی بودن خود دو برابر می‌کنند. تنها راه برای برقراری ارتباط با آن‌ها ورود به دنیای آن‌ها و ارائه یک مورد است.

شناسایی روش عملیاتی

افراد غیر منطقی از از دست دادن کنترل می‌ترسند. برای جلوگیری از این، آن‌ها به روش‌های مختلف عملیاتی مانند حمله وحشیانه، گریه، انصراف، بی‌احترامی یا ناله برای مجبور کردن شما به ذوب شدن یا فرار می‌پردازند. شناسایی روش عملیاتی قدرت قابل توجهی بر فرد دیگر به شما می‌دهد و شما را مطمئن می‌کند که به سمت داخل تمایل داشته باشید. بنابراین، این ضروری است که این کار را قبل از صحبت کردن با یک فرد "دیوانه" انجام دهید.

Questions and answers

How relevant are the themes of "Talking to Crazy" to contemporary issues in professional life?

View answer

The themes of "Talking to Crazy" are highly relevant to contemporary issues in professional life. In today's diverse and dynamic work environment, one often encounters individuals with different personalities and behaviors, some of which may seem irrational or difficult to handle. The book provides strategies to effectively deal with such individuals, which is a common challenge in the modern workplace. It emphasizes on understanding the other person's perspective and using empathetic communication to manage conflicts, which are crucial skills in today's professional life.

How can a startup use the techniques from "Talking to Crazy" to manage conflicts?

View answer

A startup can use the techniques from "Talking to Crazy" to manage conflicts by identifying the Modus Operandi of irrational people. This could include behaviors such as attacking wildly, crying, withdrawing, being sarcastic or whining. By understanding these behaviors, the startup can gain considerable power over the situation and feel confident to lean in. This approach can prevent the irrational person from causing a meltdown or forcing others to escape, thus managing conflicts effectively.

View all questions

Ask follow up

وقتی باید صحبت کرد و وقتی باید دور شد

قبل از یک مکالمه، مهم است که بپرسید آیا دلیل خوبی برای برقراری ارتباط وجود دارد. گاهی اوقات، شاید بهتر باشد از صحبت کردن با یک فرد غیر منطقی خودداری کنید تا وقت را برای رسیدن به آن‌ها تلف کنید. اگر تصمیم به دور شدن بگیرید، روش DNR کمک می‌کند. سه گام عبارتند از:

• واکنش ندهید – مشکل آن‌ها را مسئولیت خودتان نکنید. خود را متقاعد کنید که این مشکل آن‌هاست و مسئولیت مدیریت آن بر عهده آن‌هاست.
• پاسخ ندهید – هیچ چیزی را نگویید که فرد دیگر بتواند از آن برای ساختن آن را مسئولیت یا اشتباه شما استفاده کند.
• احیا نکنید – فرصتی برای فرد برای دوباره مشارکت ندهید.

از اختلالات شخصیتی دوری کنید

در حالی که عقلانیت معمولی با استفاده از تکنیک هایی که در این کتاب توضیح داده شده است قابل کنترل است، اما ضروری است که از افرادی که اختلال شدید شخصیت دارند دوری کنید. راه ساده ای برای شناسایی اینکه آیا یک فرد در مصاحبه کاری اختلال شخصیت دارد:

• از آنها بپرسید که چه چیزی آنها را در گذشته نزدیک ناراحت، عصبانی یا مایوس کرده است.
• توجه کنید که آنها مقصر برای مشکلات خود را کجا قرار می دهند. اگر الگوی واضحی از مقصر کردن دیگران به جای قبول مسئولیت وجود داشته باشد، ممکن است نامزد مورد نظر شخصی نباشد که شما مایل به استخدام او باشید.

عقلانیت خود را کنترل کنید

هر کسی عقلانیت های خاص خود را که از دوران کودکی برخاسته و تأثیر گذار بر روابط او با دیگران است، دارد. برای مدیریت این عقلانیت ها، رویدادهای کلیدی زندگی خود را از دوران کودکی بنویسید. برای هر یک از آنها، احساسات خود را در مورد حادثه، کسی که به دنبال حمایت از او بودید و باورهایی که در مورد خود و دیگران شکل دادید، شناسایی کنید. بررسی کنید که آیا این باورها محدودیت هایی برای زندگی شما امروز ایجاد می کنند و پاسخ های شما را آماده می کنند. بررسی کنید که آیا پاسخ جدید یا باور متفاوتی در آینده بهتر به شما خدمت می کند. برای تغییر نحوه درک شما از جهان، کیفیت های منفی در افرادی که بیشتر به شما آزار می رسانند را شناسایی کنید و انگار که آنها کیفیت های مثبت مخالف را نشان می دهند. به عنوان مثال، اگر شما معمولا فکر می کنید که بیشتر مردم غیر قابل اعتماد هستند، آنها را قابل اعتماد فرض کنید. در نتیجه، کسانی که شما اشتباه تفسیر کرده اید، با سپاسگزاری و گرمی به این رفتار جدید پاسخ خواهند داد.

Ask follow up

با آنها مبارزه نکنید

معمولا، وقتی یک فرد دیوانه مورد مواجهه قرار می گیرد، او به حمله می پردازد و شما را استرس می زند. اگر این اتفاق بیفتد، فرد غیر عقلانی همیشه برنده خواهد شد و شما باختنده خواهید بود. از این سه روش برای حفظ عقلانیت خود در هنگام حمله دیوانه استفاده کنید.

حمله را به فرصت تبدیل کنید

وقتی یک فرد غیر عقلانی حمله می کند، مکث کنید و به خود یادآوری کنید که این فرصتی برای آرامش است تا زمانی که مغز بالایی کنترل را بازیابی کند.

مربیان خود را تصویر بزنید

وقتی اوضاع تشدید می شود، نفس عمیق بکشید و به مربیانی که به آنها احترام می گذارید یاد کنید. احساس سپاسگزاری کنید و به فکر این باشید که آنها چه کاری از شما خواسته اند. سپاسگزاری خشم را خاموش می کند و حتی وقتی مغز نمی تواند به طور منطقی فکر کند، حداقل می تواند مشورت های عقلانی از مربیان را به یاد بیاورد.

Ask follow up

مکث هشت گامی

1. آگاهی فیزیکی - حس های فیزیکی را که تجربه می کنید مانند تنش در سر خود را شناسایی کنید.
2. آگاهی احساسی - به هر حس فیزیکی احساسی مانند خشم را متصل کنید.
3. آگاهی از انگیزه - بیان کنید که این احساس شما را به چه کاری می کشد.
4. آگاهی از پیامد - خود را از پیامدهای پیروی از انگیزه یادآوری کنید.
5. آگاهی از بینش - درک اینکه چه چیزی باعث می شود شما این مواجهه را شخصی بگیرید.
6. آگاهی از راه حل - به دنبال یک راه حل بهتر از راه حل بی فکری بگردید.
7. آگاهی از منفعت - خود را از مزایای مختلف راه حل جدیدتان یادآوری کنید.
8. بیایید برویم - به اقدام تعهد دهید.

تاکتیک های صحبت کردن با دیوانه

1. تسلیم مطمئن

سعی در تسلط بر یک موقعیت باعث بیرون آمدن بدترین در افراد غیر منطقی می شود زیرا آنها احساس می کنند گوشه گیر شده اند. به جای این، ضعف را اعتراف کنید و فرد غیر منطقی را با درخواست کمک از او به عنوان رهبر قرار دهید. ناگهان، شما تهدیدی نیستید بلکه عضوی از "بسته" آنها هستید که آنها به عنوان رهبر بسته مسئولیت حفاظت از آن را دارند.

Questions and answers

How can a startup use the conflict resolution techniques covered in the book to maintain a healthy work environment?

View answer

Startups can use conflict resolution techniques from the book to maintain a healthy work environment by encouraging open communication and assertiveness. If conflicts arise, individuals should be encouraged to express their concerns and ask for help, as Brian did in the book. This can help to defuse tension and lead to compromises. Additionally, acknowledging one's own shortcomings, like Brian apologizing for acting like a bully, can also help to resolve conflicts. This approach can lead to a more respectful and collaborative work environment, where everyone's experience and skills are valued.

How can the approaches discussed in the book help in conflict resolution in a professional setting?

View answer

The approaches discussed in the book can help in conflict resolution in a professional setting by teaching individuals how to effectively communicate with irrational or difficult people. For instance, in the case of Brian, a senior software developer, he was able to defuse tension and resolve conflicts with his younger colleagues by making an assertive submission. He apologized for his behavior, expressed his concerns, and asked for their help. This approach not only resolved the immediate conflict, but also improved his relationships with his colleagues in the long run. It's important to note that these strategies may not work in every situation, but they provide a good starting point for dealing with conflicts in a professional setting.

View all questions

Ask follow up

مربی باشید، غیر از آنکه زورگو باشید

برایان، یک توسعه دهنده نرم افزار ارشد که بسیاری از محصولات پرچمدار را توسعه داده بود، با بسیاری از همکاران جوانتر خود مشکل داشت. او آنها را به عنوان بچه ها می دید و آنها احساس می کردند او منسوخ شده است. این موضوع منجر به درگیری های عاطفی و خشمگین در جلسات شد. بر اساس پیشنهاد گولستون، برایان یک تسلیم مطمئن کرد. او برای رفتار مانند یک زورگو عذرخواهی کرد، نگرانی هایی که برای او مهم بود را مطرح کرد و از سایر اعضا خواست کمک کنند. به طور ناگهانی، تنش در اتاق کاهش یافت و همکاران او راه حل های متعادل ارائه دادند. در نهایت، همکاران او شروع به ارزش گذاری بر تجربه گسترده برایان کردند و برخی حتی او را به عنوان یک مربی نگاه می کردند.

Questions and answers

How has the book "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" influenced corporate strategies for dealing with challenging employees or clients?

View answer

The book "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" has significantly influenced corporate strategies for dealing with challenging employees or clients. It provides practical strategies for handling difficult individuals, such as shifting focus from past issues to creating a shared future, asking for specific expectations for improvement, and coming to a mutual agreement on what seems reasonable. These strategies have been adopted by many corporations to manage challenging interactions and foster a more harmonious working environment.

How can the concept of shifting focus from past to future, as discussed in the book, be used to improve conflict resolution in a startup?

View answer

The concept of shifting focus from past to future can be used to improve conflict resolution in a startup by encouraging individuals to move away from past issues and focus on creating a shared future. This can be done by asking the individual what they specifically expect you to do better next time when a conflict arises. Make a note of their expectations, add your conditions, and come to a mutual agreement on what seems reasonable. The next time a similar situation arises, remind them of the specific suggestions that both of you agreed to and go by that script. This approach helps to prevent the repetition of past mistakes and promotes a forward-thinking mindset.

View all questions

Ask follow up

2. سفر در زمان

این یکی از بهترین استراتژی ها برای مدیریت همکاران یا مشتریان سخت گیر یا توهین آمیز است. اگر شخصی را می بینید که الگوی غیر منطقی تکراری را اجرا می کند، تمرکز را از اینکه در مورد گذشته وسواس داشته باشید به ایجاد یک آینده مشترک که برای هر دوی شما کار می کند، منتقل کنید. از فرد بپرسید که انتظار دارد شما برای دفعه بعد چه کار خاصی را بهتر انجام دهید. یادداشت برداری کنید، شرایط خود را اضافه کنید و در مورد آنچه منطقی به نظر می رسد، توافق متقابل برسید. دفعه بعد که یک موقعیت مشابه پیش بیاید، آنها را از پیشنهادات خاصی که هر دوی شما توافق کرده اید یادآوری کنید و از آن نوشته بروید.

Questions and answers

What are some surprising insights or techniques presented in "Talking to Crazy" for dealing with impossible people?

View answer

Talking to Crazy" presents several surprising insights and techniques for dealing with irrational and impossible people. One such technique is the "Time Travel" method, where you ask the person how they would like you to communicate with them in the future. This method was effectively used by Gordon and his team to manage their communication with litigation attorneys, leading to a more civil interaction. Another key insight is that reasoning with irrational people often backfires, suggesting that alternative communication strategies are necessary when dealing with such individuals.

How has 'Talking to Crazy' influenced conflict resolution strategies in corporate environments?

View answer

The book 'Talking to Crazy' has significantly influenced conflict resolution strategies in corporate environments by providing effective techniques to deal with irrational and difficult people. One of the strategies is the 'Time Travel' technique, which involves asking individuals about their preferred way of communication or handling issues in the future. This strategy was effectively used in a corporate setting where IT support team was often verbally abused by litigation attorneys. By using this technique, the IT team was able to establish a civil communication with the attorneys, thus resolving the conflict.

View all questions

Ask follow up

چگونه با مشتریان توهین آمیز مدیریت کنیم

گوردون و تیم او که پشتیبانی IT را برای وکلا می کردند، به طور مکرر خود را در مواجهه با توهین های کلامی می یافتند هرگاه مسائل جزئی پیش می آمد. وکلا استرس کاری خود را روی تیم تخلیه می کردند. در یک جلسه با مشتری، گوردون با استفاده از یک نوع "سفر در زمان" از روش خاصی که آنها می خواستند تیم او به آنها مسائل را ارائه دهد، پرسید. او ترجیحات وکلا را یادداشت برداری کرد و آنها را برای بررسی دوباره تکرار کرد. بعداً، وقتی مشکل سرور پیش آمد، گوردون مشتری را از توافق قبلی یادآوری کرد و به تعجب خود، وکلا به طور مدنی رفتار کردند.

Ask follow up

نسخه قوی تر از این تکنیک این است که به طور یک طرفه عواقب خاصی برای رفتاری که رخ می دهد تعیین کنید و این را به طور آرام به فرد دیگر اطلاع دهید.کلید موفقیت در این است که در مورد موارد عملیاتی غیرقابل مذاکره باشید.

3. چشم طوفان

وقتی یک فرد عاقل یک قسمت غیر منطقی دارد، اجازه دهید آنها بادبادک کنند و به آرامی مشاهده کنید. بر روی چشم چپ آنها تمرکز کنید تا با مغز راست آنها ارتباط برقرار کنید. هنگامی که بادبادک کردن تمام شد، به آرامی آنها را با پرسیدن اینکه چه چیزی می توانید برای کمک به آنها انجام دهید، به حالت عادی بازگردانید. در حالی که ممکن است نخواهید با احساسات بالا در محل کار سر و کار داشته باشید، این تکنیک به افراد اجازه می دهد تا منفیت های خود را بیرون بیاندازند به جای اینکه منجر به نتایج شدید مانند ترک کار یا رفتار جسمانی شوند. این مرحله را برای نتایج مثبت تر تنظیم می کند.

Questions and answers

What are the key takeaways from "Talking to Crazy" that managers can implement to handle conflict in the workplace?

View answer

The key takeaways from "Talking to Crazy" that managers can implement to handle conflict in the workplace include understanding the different types of irrational behaviors and learning how to effectively deal with them. For instance, the book talks about "Splitters" who play one person against the other due to their inability to handle rejection. Managers can handle such individuals by calmly addressing the issue, involving all parties, and helping the "splitter" become more resilient in the face of rejection. It's also important to maintain empathy and patience when dealing with such individuals.

What are some of the most innovative ideas presented in "Talking to Crazy" for dealing with difficult people?

View answer

Talking to Crazy" presents several innovative ideas for dealing with difficult people. One such idea is dealing with "Splitters", who are individuals that play one person against another due to their inability to handle rejection. The book suggests that when you hear a complaint from a "splitter", you should pause and ask them why the other person refused them. If they get agitated and accuse you, calmly call the first person and put the call on speaker. This usually causes the "splitter" to give up. The book emphasizes the importance of empathy in these situations, and suggests helping the "splitter" become more resilient in the face of rejection.

View all questions

Ask follow up

4. برخورد با افراد تقسیم کننده

"تقسیم کنندگان" کسانی هستند که یک فرد را در برابر دیگری بازی می کنند زیرا نمی توانند رد شدن را تحمل کنند. وقتی شکایتی را می شنوید، مکث کنید و از فرد بپرسید چرا فرد دیگری آنها را رد کرده است. اگر آنها یک "تقسیم کننده" باشند، ممکن است عصبانی شوند و شما را متهم کنند. به آرامی با فرد اول تماس بگیرید و تماس را روی بلندگو بگذارید. در این نقطه، احتمالا "تقسیم کننده" تسلیم خواهد شد. همدردی کنید و نگرانی های آنها در مورد احساس رد شدن را به اشتراک بگذارید و به "تقسیم کننده" کمک کنید تا در برابر رد شدن مقاومت بیشتری نشان دهد.

Ask follow up

5. سه "L" برای آرام کردن ترس شدید

وقتی یک فرد از ترس شدید رنج می برد، تلاش برای تضمین آنها ممکن است برعکس عمل کند. تکنیک "سه L" را امتحان کنید.

• Lean In – بپذیرید که برای فرد، ترس آنها منطقی به نظر می رسد.
• Look at Reality – فرد ممکن است راه حل ها را در نظر نگیرد، اما ممکن است مایل باشد سناریوهای آینده چندگانه را بررسی کند. بررسی کنید که آیا سناریویی که فرد پیش بینی می کند نتیجه احتمالی است یا احتمال خوبی وجود دارد که همه چیز خوب پیش برود. آنها را از موقعیت های مشابهی که خوب پیش رفته است، یادآوری کنید. این به آنها کمک می کند تا بازیابی شوند و به طور منطقی فکر کنند.
• Lead the person to a solution – به آنها کمک کنید تا به جلو فکر کنند. اگر آنها در یک فکر گیر کرده اند، ممکن است ایده خوبی باشد که آنها را به عمل یا احساس وادار کنید. اگر آنها با یک عمل گیر کرده اند، ممکن است خوب باشد که آنها را با صحبت کردن در مورد خانواده آنها به عنوان مثال، یا با پرسیدن نظر آنها در مورد یک مسئله محل کار، احساس یا فکر کنید.

6. خوشگویی

کسانی که همه چیز را می دانند سعی می کنند شما را با تحقیر یا کوچک کردن شما به پایین بکشند اما مطمئن هستند که شما نمی توانید این کار را به آنها بکنید به دلیل هوش آنها. مناطقی را که آنها واقعا هوشمند هستند شناسایی کنید و آنها را در این مهارت ها تحسین کنید. این آنها را مسلح می کند زیرا احساس می کنند شما در طرف آنها هستید. از این استفاده کنید تا پیام را ارسال کنید. به یک دانشمند سرزنش آمیز می توانید چیزی شبیه به این بگویید: "مهندسان جوان ما می توانند از شما بسیار چیز یاد بگیرند. متاسفانه، وقتی شما سرزنش می کنید، آنها کنار می روند و از دانش شما بهره نمی برند. اگر شما به عنوان یک مربی به آنها نزدیک شوید، آنها از شما یاد خواهند گرفت".

Ask follow up

7.[text][bold]حکم اجرایی

برخی افراد علاقه شدیدی به شهادت دارند که باعث می شود از درخواست کمک خودداری کنند. این موضوع می تواند جلوی سازمان ها را برای رسیدن به اهداف بگیرد زیرا "شهیدان" هرگز تا زمانی که دیروز نیست، کمک نمی طلبند. بهترین راه برای مدیریت آنها این است که به آرامی به آنها دستور دهید تا کمک بخواهند. این تغییر دینامیک از درخواست کمک به فقط اجرای دستورات می کند.

Ask follow up

تشویق یک همکار برای درخواست کمک

دانا هر پروژه ای را که رئیسش جوئل درخواست می کرد، بر عهده می گرفت و هرگز با پیشنهاد او برای افزودن افراد بیشتر به تیم موافقت نمی کرد. وقتی کارها شروع به لغزش کرد، او تاخیرات را کمرنگ کرد تا جوئل در نهایت متوجه شد که او دو مهلت پروژه را از دست خواهد داد. جوئل خشمگین بود. اما به آرامی با دانا صحبت کرد و گفت که متواجه سختی او در درخواست کمک شده است. او به او یادآوری کرد که با اینکه از درخواست کمک خودداری می کند، بهره وری خود و تیم را به خطر می اندازد. جوئل مکالمه را با دستور آرام به او برای درخواست کمک پایان داد. او به طور سیستماتیک با هر پروژه ادامه داد و دانا را مجبور کرد که کمکی را که برای پروژه ها نیاز دارد، فهرست کند. هر ماه، او با پرسیدن از او در مورد درخواست هایی که در آن دوره ارائه داده است، چک می کرد.

Ask follow up

8. برای مدیران، بوسه خداحافظی

مدیران می خواهند مشکلات خود را به مشکلات شما تبدیل کنند، که باعث می شود شما از لحاظ عاطفی و گاهی حتی مالی خسته شوید. برخی از مدیران، بدون توجه به تعداد دفعاتی که شما کمک می کنید، با یک مشکل جدید برمی گردند. برای مدیریت مدیران، به آنها اجازه دهید تا شکایت کنند. سپس به آنها بگویید که ممکن است بهتر شود، بدتر شود یا همانطور بماند. ناراحت از اینکه تلاش برای مدیریت آنها موفق نشد، شخص دیگری دوباره شکایت خواهد کرد. به آرامی اما با قاطعیت پاسخ دهید که شاید نتوانید کمکی کنید، به آنها آرزوی خوبی کنید و مکالمه را ببندید. تا زمانی که آنها با شما تماس نگیرند، با آنها تماس نگیرید.

Questions and answers

Are there examples of companies that have successfully implemented the five phases outlined in "Talking to Crazy"?

View answer

The book "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life" does not provide specific examples of companies that have successfully implemented the five phases. However, the principles outlined in the book are widely applicable and many companies have likely used similar strategies to manage irrational behavior and improve communication in the workplace.

Could you provide an analysis of a case study where the five phases from "Talking to Crazy" were successfully implemented?

View answer

I'm sorry, but specific case studies are not provided in the book "Talking to Crazy: How to Deal with the Irrational and Impossible People in Your Life". However, the five phases described in the book are designed to help individuals deal with irrational and difficult people. These phases are: Reaction, Release, Recentering, Refocusing, and Re-engaging. Each phase is a step in the process of understanding and managing one's own emotional responses, which can then be used to effectively communicate and negotiate with difficult individuals. It's important to note that the success of these phases can vary depending on the individual and the situation.

View all questions

Ask follow up

وقتی درخواست کمک ناموفق باشد

گاهی اوقات ممکن است نتوانید به یک فرد غیر منطقی دست یابید و احساس بی امانی ممکن است منجر به ذوب شدن شود. این پنج مرحله را برای بازیابی آرامش و جلوگیری از انجام کاری که پشیمان شوید، دنبال کنید.

1. مرحله واکنش - انکار نکنید که ناراحت هستید. نفس عمیق بکشید و از کلمات برای توصیف احساسات خود استفاده کنید.
2. مرحله آزادسازی - با چشمان بسته، به آرامی و عمیقاً از بینی خود نفس بکشید. به آرامی احساس را رها کنید.
3. مرحله بازمرکزسازی - دو مرحله اول را تکرار کنید در حالی که به نفس خود توجه کنید تا شروع به کسب تعادل کنید.
4. مرحله بازتمرکز - به فکر آن باشید که چه می توانید برای کنترل خسارت انجام دهید و تصمیم بگیرید چگونه از بهترین شرایط استفاده کنید.
5. مرحله بازگشت - چشمان خود را باز کنید و بر اساس تصمیم اقدام کنید.

این کار در طول یک ذوب سخت است زیرا برای تغییر بین مغز مار و مغز منطقی غریزی نیست. با تمرین مکرر، شما به سرعت کنترل بر احساسات خود را به دست خواهید آورد.اگر این تمرین برای بازگرداندن آرامش کافی نیست، قاعده "هفتاد و دو ساعت" را اعمال کنید. به خود بگویید که شما برای سه روز هیچ کاری نخواهید کرد تا وضعیت را بدتر کنید. قاعده "هفتاد و دو ساعت" می تواند شما را از احساس گناه، خجالت و شرم نجات دهد.

Ask follow up

در نهایت، کلید برخورد با افراد غیر منطقی، همدلی و اجتناب از نبرد قدرت است. بدون توجه به تکنیک مورد استفاده، آرامش را حفظ کنید و مغز منطقی خود را در کنترل نگه دارید. روش عملیاتی دیگر فرد را شناسایی کنید و از روش های ثابت شده استفاده کنید تا خود را از یک تهدید به یک متحد تبدیل کنید. هدف این نیست که در یک درگیری برنده شوید بلکه این است که فرد را به مکانی برسانید که هر دوی شما می توانید گفتگوی مفیدی داشته باشید و کارها را به جلو حرکت دهید.

Ask follow up