Enter your email business to download and customize this presentation for free
آیا با تفسیر حجم زیادی از نقاط داده متفاوت دست و پنجه نرم می کنید؟ ارائه داستان سازی داده های ما مجموعه ای منحصر به فرد از تجسمات را برای تقویت پیام اصلی پشت اعداد به اشتراک می گذارد. دسته بندی شده بر اساس زاویه داستان سازی هر طراحی - چه برای نشان دادن تغییر در طول زمان، رتبه بندی و سطوح، انتشار تغییرات، روابط و ارتباطات، یا عناصر مشارکت کننده - این اسلایدهای خلاقانه مشاهدات دقیق مورد نیاز برای تیز کردن بینایی کسب و کار، رمزگشایی از پیچیدگی آماری، و فراهم کردن راهی کاربر پسندتر برای جذب اطلاعات را کشف می کند.
چگونه می توانید به داده های پراکنده و ظاهرا بی ربط ارزش یا مفهومی اختصاص دهید؟ عمل داستان سازی داده داده ها را به صورت یک داستان همگون تجسم می کند، بنابراین حتی اعداد ثابت نیز می توانند دیدگاهی ارائه دهند و بیانگر ترغیب باشند. ارائه داستان سازی داده ما مجموعه ای منحصر به فرد از تجسم ها را به اشتراک می گذارد تا پیام مرکزی پشت اعداد را تقویت کند. این اسلایدهای خلاقانه که بر اساس زاویه داستانی هر طراحی دسته بندی شده اند - چه برای نشان دادن تغییر در طول زمان، رتبه بندی و سطوح، انتشار تغییرات، روابط و ارتباطات، یا عناصر مشارکت کننده - این اسلایدها علاوه بر استدلال کمی سنتی، ورودی کیفی را ارائه می دهند، پیچیدگی آماری را رمزگشایی می کنند و به مخاطبان مورد نظر شما راه کاربردی تری برای جذب اطلاعات ارائه می دهند.
داستان نویسی داده های موثر، مشاهدات دقیق مورد نیاز برای تیز کردن بینایی کسب و کار را کشف می کند. این داده های بزرگ را رمزگشایی می کند تا در مرکز تیم ها و سازمان ها خدمت کند. تحویل قابل دسترسی داده ها نیز مشارکت دموکراتیک تری از اعضای تیم را فراهم می کند تا در نهایت تصمیمات بهتر و مطلع تری را ایجاد کند.
در یک تکرار خلاقانه از نمودار مساحت متناسب، عوامل داده های مختلف در اطراف یک نقطه مرکزی گروه بندی می شوند.هر دو حالت کنونی و آینده در یک قاب متصل نمایش داده می شوند تا انتظار و تطبیق را تحریک کنند. تعامل عناصر در سایه های متفاوت یا اندازه ها نشان می دهد که نیروهای خاصی ممکن است تشدید شوند در حالی که دیگران کاهش می یابند. در نتیجه، تماشاگران می توانند به سرعت نسبت این رانندگان را مقایسه کنند و پاسخ های استراتژیک را اولویت بندی کنند. طراحی هر عامل را به گونه ای نشان می دهد که مسیر آن را برجسته می کند، این باعث می شود تیم ها سوالات عمیق تری در مورد علت و معلول بپرسند.
مقایسه قبل و بعد می تواند نشان دهد چگونه معیارهای خاصی پس از فرآیندها یا سیستم های جدید تغییر می کنند. با قرار دادن دو دوره زمانی کنار هم، طرح بندی یک تضاد واضح بر اساس زمان را فراهم می کند که فراتر از داده های ساده جدولی است. این ساختار اهمیت ردیابی نه تنها نتایج، بلکه چگونگی تحول جزئیات پشتیبانی کننده برای حمایت از این نتایج را تأکید می کند. چنین نمایشی از پیشرفت - یا عدم آن - می تواند بحث هایی در مورد استقرار منابع، نیازهای آموزشی یا حتی تغییرات فرهنگی در سازمان را شروع کند. هرگاه تفاوت بین گذشته و حال برجسته شود، تیم ها به سوال اینکه آیا تغییرات به طور کافی نهادی شده اند و چه مراحل پیگیری ممکن است لازم باشد، هدایت می شوند.
نقاط زمانی چندگانه همچنین می توانند در طول یک قوس واحد قرار گیرند تا مسیرهای گسترده را بدون جزئیات غیرضروری نشان دهند.این انتخاب طراحی مفهوم دیدن تغییر به عنوان یک مداوم را تقویت می کند بجای سری از تصاویر پراکنده. و بینش واقعی نه از نقاط داده خاص بلکه از دیدگاه مقایسه ای پدید می آید.
نمودار شیب به خصوص زمانی مفید است که نیاز به پیگیری همزمان چندین پیشنهاد یا محدوده در نظر گرفته شده باشد، هر کدام با الگوی رشد یا کاهش خود. این نمودار تمایل رایج به مقادیر عددی دقیق را کنار می گذارد و به جای آن بر حرکت نسبی هر جریان در نقاط کلیدی تاکید می کند. علاوه بر این، طبیعت انتقالی آن باعث می شود که ذینفعان به فکر فرصت یا تغییر بعدی باشند.
نمودار اسپارکلاین برد-باخت مفهومی را تداعی می کند که عملکرد ثابت نیست و نوسانات می تواند به دلیل الگوهای فصلی رخ دهد. این ساختار به شناسایی روندهای در حال ظهور کمک می کند و آیا این روندها رشد مداوم، اوج های متناوب یا کاهش های ناگهانی هستند. با سازماندهی زمان در یک فرم ماتریسی، می توان فوراً دید که چگونه دسته بندی های مختلف در هر لحظه با یکدیگر مقایسه می شوند، که این کار را برای تشخیص همبستگی های احتمالی یا ناهنجاری ها آسان می کند.
یک زاویه داستان سرایی بر اساس وضعیت مقایسه ای نشان می دهد که چگونه سازماندهی داده ها بر اساس سطح می تواند الگوها و اولویت هایی را آشکار سازد که در غیر این صورت ممکن است پنهان بمانند.نمودار توالی به عنوان مثال، به شدت به سلسله مراتب کلی که پس از گروه بندی داده ها به وجود می آید، تکیه می کند. با برجسته کردن فاصله های واضح بین رده های بالا و پایین، این تصویرسازی باعث می شود که ذینفعان سوال کنند که چرا محصولات یا پلتفرم های خاصی موفق هستند.
یک طرح شعاعی می تواند چندین معیار را در یک نمای متمرکز، لایه بندی کند. این امکان را به تیم ها می دهد تا با کمترین تلاش، همبستگی ها یا ناهماهنگی ها را تشخیص دهند. راه حلی که در یک محور بالا است، ممکن است هنوز نیاز به بررسی دقیق تر داشته باشد اگر در محور دیگری کوتاه بیاید. به جای تمرکز بر یک نقطه داده، طرح برداری به سمت توجه به اینکه هر گزینه نسبت به دیگران چگونه در مورد استفاده و بازده کلی قرار دارد.
در یک زمینه مشتری محورتر، مقیاس لیکرت نقاط تماس مختلف یا عناصر رضایت را برای شناسایی نقاط قوت و آسیب پذیری رتبه بندی می کند. به جای ارائه امتیازات رضایت خام به تنهایی، نمایش آنها را به صورت مقایسه ای لایه بندی می کند تا نشان دهد هر جنبه چگونه نسبت به دیگران قرار دارد. این رویکرد تصمیم گیران را تشویق می کند تا بهبودی هایی را اولویت دهند که بیشترین تأثیر را بر تصور کلی مشتری دارند. علاوه بر این، ساختار طبقه بندی شده، گفتگو را در مورد اینکه چگونه بخش های مختلف پایه مشتری ممکن است این نقاط تماس را متفاوت ارزیابی کنند، تسهیل می کند.
گاهی اوقات، همگرایی داستان داده ها واقعا بر اساس این است که چقدر نقاط داده به طور ناهمگون پخش شده، متفاوت و متنوع هستند. به عنوان مثال، نمودار منطقه ای تغییر یافته نسبی نشان می دهد که چه چیزی قوی است و چه چیزی عقب می افتد. این تفاوت های آشکار نیز تشویق به دوری از راه حل های یکسان برای همه می کند.
در مورد تغییرات داده، یک مورد کاربرد رایج شامل شکاف های مبتنی بر مکان است. مشابه به تصویرسازی قبلی، پخش صریح تغییرات در اینجا به این حقیقت توجه می کند که همه بازارها به یکسان به استراتژی های مشابه پاسخگو نیستند. در سطح عمیق تر، تغییرات در مناطق بازار تشویق کننده تصمیم گیران به بررسی عوامل فرهنگی، اقتصادی یا رقابتی است. این حتی می تواند تحقیق بیشتری در رفتارهای مصرف کننده محلی یا محیط های نظامی که رشد را یا تسهیل می کنند یا مانع آن می شوند، را شروع کند.
ماتریس دیاگرام ون ویژگی های همپوشانی، نقاط تقاطع و مشترکات را نقشه برداری می کند. به عنوان مثال، دو گروه که هر دو توانایی تحلیلی قوی دارند ممکن است کشف کنند که آنها می توانند این منابع را برای مقابله با یک پروژه پیچیده به طور کارآمد تر ترکیب کنند.علاوه بر این، دیدن فاصلههایی که هیچ تداخلی وجود ندارد هم میتواند ارزشمند باشد، زیرا نقاط ضعف یا منابع ناکافی سازمان را نشان میدهد.
یک نمونه دیگر برای نشان دادن چگونگی استفاده از دادهها برای روایت داستانی درباره روابط و ارتباطات، استفاده از نمودار کورد است. با در نظر گرفتن مدیریت پروژه به عنوان یک مورد کاربرد، نمودار کورد روی وابستگیهای سازمانی روشن میکند که نشان میدهد چگونه وظایف یا فرآیندهای مختلف در نقشهای متعدد به هم تنیده شدهاند. مشارکتکنندگان مختلف ممکن است در مراحل متعددی درگیر باشند و ورودیهای آنها میتواند به روشهایی که در یک برنامه پروژه استاندارد فوراً آشکار نیست، برگردد. این دیدگاه برای رهبرانی که میخواهند مشخص کنند کجا ممکن است انسداد یا ناهمخوانی رخ دهد، بینظیر است. از طرف دیگر، درک وابستگیها میتواند اتحادهای غیرمنتظره را آشکار کند، جایی که دو نقش که نادراً با هم تعامل دارند، ممکن است از همکاری مستقیم بیشتری بهرهمند شوند.
در اینجا، ما به یک درس گستردهتر از روایت داستان دادهها یادآوری میشویم: اعداد و نمودارهای فرآیند به تنهایی نمیتوانند روابط دقیقی را که موفقیت یا شکست را تعیین میکنند، به تصویر بکشند.
نمودار خورشیدی یک محدوده گسترده از ابتکارات را به یک ساختار متمرکز و تو در تو تقسیم میکند که نشان میدهد چگونه هر عنصر در یک کل استراتژیک بزرگتر جا میگیرد.به جای تمرکز بر موارد خطی جداگانه یا وظایف محدود، طرح بر تعامل اولویتهای مختلف و راندمان بالایی که به طور مجموعی ایجاد میکنند، تاکید دارد. قوسهای مرکزی به اجزای دقیقتری شاخه میشوند که وزن نسبی به هر بخش اختصاص داده شده است، پیشرویای که هم گستره وظایف اصلی و هم عمق زیرمجموعههایی را که آنها را تقویت میکنند را نشان میدهد.
مجموعه موازی عدسی را از تجزیه و تحلیلهای اولیه دستهبندی به روابط پویاتر میبرد. نمودار خطوطی را بین دو محور دستهبندی میکشد، مانند "دپارتمان" در یک طرف و "پروژه" در طرف دیگر. ضخامت هر خط میتواند میزان سهم یا سطح مشارکت را نشان دهد، سوالات فوری درباره تخصیص منابع، تعادل بار کاری و احتمال گرفتار شدن در بنبست را مطرح میکند.
نمای تشریحی بیشتر ایده نقشهبرداری از عناصر مشارکتکننده را با "پوست کندن" بصری لایههای یک کار پیچیده، مانند راهاندازی محصول یا اجرای استراتژیک بزرگ، تصحیح میکند. در حالی که بسیاری از سازمانها به فهرستهای طولانی یا نمودارهای پیچیده جریان کار متوسل میشوند، این رویکرد ابعاد متعدد اطلاعات را به یک تصویر چندبعدی واحد فشرده میکند. این هر لایه کاربردی را در لایه خودش نشان میدهد، تاکید بر اینکه چگونه این مؤلفهها با هم تشکیل یک کلیت هماهنگ میدهند.با انجام این کار، نمودار مکالمه عمیق تری را در مورد وابستگی هایی که بین لایه ها وجود دارد، تحریک می کند.
متکی بر تصویرسازی استراتژیک، داستان سازی داده درک عمیق تری را فراهم می کند، همکاری را تحریک می کند و عملیات مطلع را روشن می کند. با پلی بین تجزیه و تحلیل خام و داستان های جذاب، طراحی هایی که در این ارائه ویژه شده اند، تیم ها را یکپارچه می کند، برداشت های معنی دار را در مرکز توجه قرار می دهد و تصمیمات بهتری را شکل می دهد. در نهایت، آن داده ها را از اعداد ثابت به محرک های معنی دار برای پیشرفت سازمانی مداوم تبدیل می کند.