Download, customize, and translate hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadنگاهی از دیدگاه یک کارشناس به چگونگی تبدیل شدن نتفلیکس از یک ایده در میان میلیون ها ایده به یک ایده ای که صنعت سرگرمی را انقلابی کرد، بیاندازید.
برای اولین بار، مارک رندولف، موسس و مدیر عامل اولیه شرکت، داستان پشت پرده شرکت را فراتر از داستان محبوبی که رید هاستینگز پس از پرداخت 40 دلار جریمه تاخیر در بلاکباستر، شرکت را تاسیس کرد، به اشتراک می گذارد. این خلاصه آن هرگز کار نخواهد کرد: تولد نتفلیکس و زندگی شگفت انگیز یک ایده را برای دریافت بینش های اول دست در مورد سفر کارآفرینی آنها بخوانید.
همه دوست دارند داستان شروع جادویی را بشنوند. داستان محبوب این است که رید هاستینگز نتفلیکس را تأسیس کرد زمانی که در بلاکباستر 40 دلار جریمه دیرکرد پرداخت کرد. اما سفرهای بیشتر شرکت های بزرگ بیش از این است. این کتاب داستان پشت صحنه چگونگی شروع نتفلیکس را روایت می کند - از رید هاستینگز و مارک راندولف که ایده ها را پرتاب می کنند تا تبدیل شدن به یکی از بزرگترین شرکت ها در صنعت سرگرمی.
Questions and answers
تا سن 40 سالگی، مارک راندولف موفق بود. پس از یک دوره درخشان در بازاریابی، او یک استارتاپ را تأسیس کرد که توسط رید هاستینگز خریداری شد. در طی شش ماه، شرکت هاستینگز در حال ادغام بود که نقش راندولف به عنوان معاون فروش را اضافی کرد. راندولف شروع به بازی با ایده هایی برای یک شرکت جدید بر اساس تجارت الکترونیک کرد. ایده ها از تخته سواری شخصی تا چوب بیسبال سفارشی متغیر بود. هر ایده در طول سفر صبحانه روزانه به کار با هاستینگز بحث می شد، که به ناچار آن را به عنوان غیرقابل اجرا می زد.
Questions and answers
در نهایت، آنها به ایده اجاره ویدیو از طریق اینترنت رسیدند. این در زمانی بود که DVD به عنوان یک رسانه کوچکتر و باریکتر در حال ظهور بود که نوارهای VHS حجیم را جایگزین می کرد. یک DVD می تواند در یک پاکت کسب و کار استاندارد جا شود که فقط 32 سنت برای ارسال هزینه دارد. اگر بدون خراش به مقصد برسد، اجاره DVD ها از طریق پست می تواند کار کند. راندولف این را با ارسال یک CD در یک پاکت به هاستینگز تست کرد، که بدون خراش در روز بعد تحویل داده شد. هاستینگز و راندولف توافق کردند که یک شرکت را شروع کنند که به مشتریان اجازه می دهد DVD ها را از طریق پست اجاره کنند. هاستینگز 1.9 میلیون دلار سرمایه اولیه سرمایه گذاری کرد و راندولف تصمیم گرفت وقت خود را برای ساخت شرکت اختصاص دهد. هاستینگز 70٪ از شرکت و راندولف 30٪ را می داشت.
Questions and answers
با سرمایه اولیه در محل، کار برای تبدیل ایده به واقعیت با جدیت شروع شد. وقت آن بود که تیمی بسازیم و دفتری پیدا کنیم. میچ لو، که دهها سال در کسب و کار اجاره سپری کرده بود، استودیوها را می شناخت و ترجیحات مشتری را می فهمید، برای دانش صنعتی خود به کار گرفته شد. راندولف از ابتدا مشخص بود که دفتر باید در سانتا کروز و نه در قلب دیروزگاه سیلیکون قرار داشته باشد. او می خواست محیطی کمی بیشتر آرام و تعادل کار-زندگی روشن برای تیم خود داشته باشد. مهمتر از همه، راندولف می خواست کار نزدیک به خانه و خانواده اش باشد.
Questions and answers
با سرمایه اولیه در محل، راندولف یک دفتر کوچک نزدیک خانه خود پیدا کرد. فضا با میزهای ارزان قیمت پذیرایی و صندلی های قدیمی غذاخوری از خانه او مبله شد.پول به طور مجللی بر روی فناوری خرج شد - دهها دل و مایل ها کابل اترنت. در همان زمان، رندولف در خرید یک خانه پنجاه هکتاری در تپه ها با یک میلیون دلار سرمایه گذاری کرد. این باعث ایجاد اضطراب شدید در مورد وضعیت مالی خانواده شد. درمان این بود که بیشتر بر روی تبدیل شدن نتفلیکس به واقعیت کار کند.
Questions and answers
برای رندولف، یکی از بهترین چیزهای رهبری یک استارتاپ، تعداد زیاد مشکلاتی بود که می توانست روی آنها کار کند. در مراحل اولیه، یک شرکت به اندازه کافی کوچک است که همه می توانند چندین کلاه بپوشند، اما به اندازه کافی بزرگ است که کسی نیاز نداشته باشد که کاری را انجام دهد که با مزاج یا مهارت هایش مناسب نباشد. هدف نتفلیکس این بود که مجموعه DVD کامل ترین در جهان با چندین نسخه از عناوین محبوب داشته باشد. این موجودی گران قیمت نبود. این تبلیغات ارزان بود. در روزهای اول، هیچ الگوریتمی برای تصمیم گیری در مورد تعداد نسخه هایی که از یک عنوان باید خرید نبود. دانش گسترده صنعت میچ لو الگوریتمی بود که نتفلیکس را قدرت می داد.
Questions and answers
فرهنگ معروف نتفلیکس لزوماً محصول برنامه ریزی از پیش نبود. به طور طبیعی از ارزش هایی که تیم به اشتراک گذاشت برخاست. نتفلیکس فرصتی برای همه برای ایجاد فضای کاری بود که از آن رویا می کردند. رویکرد رندولف در اصل به این معنا بود: استخدام استعدادهای بزرگ، به آنها مشکلات سخت بدهید و آزادی برای حل آنها. مردم فقط با مزایا و حقوق محرک نیستند؛ آنچه واقعاً از شرکت ها می خواهند این است که مانند بزرگسالان رفتار شود، ماموریتی داشته باشند که به آن اعتقاد دارند، مشکلات خوبی برای حل کردن و آزادی برای حل آنها. آنها می خواهند با همکارانی کار کنند که مهارت های آنها را احترام می گذارند. سالها بعد، نتفلیکس این را به عنوان "آزادی و مسئولیت" کدسازی کرد. مردم استخدام می شوند زیرا در آنچه انجام می دهند عالی هستند بنابراین داوری آنها باید اعتماد کند. نقش رهبر این است که به کارمندان بگوید مقصد کجاست، نه چگونه به آنجا برسید. هر عضو راه خود را برای رسیدن به هدف پیدا می کند. نوآوری از دستورات بالا به پایین نمی آید بلکه از توانمند سازی نوآوران با دادن آزادی برای حل مشکلات برخاسته است. نتفلیکس این روش را "به طور آزاد ولی به شدت هماهنگ بودن" می نامد.
Questions and answers
رندولف باور دارد که مردم وقتی زندگی شخصی آنها توسط کارشان تسخیر نشده است، بهتر عمل می کنند. حتی اگر هفته کاری کشنده بود، انعطاف پذیری وجود داشت. رندولف کار را ساعت 7 صبح شروع می کرد و تا ساعت 6 بعد از ظهر کار می کرد. بعد از شام با خانواده و قرار دادن بچه ها در رختخواب، او برای چند ساعت دیگر به کار برمی گشت. رندولف همیشه سعی می کرد که هر سه شنبه دقیقاً ساعت 5 بعد از ظهر اداره را ترک کند، بدون توجه به هر چیزی، تا شب را با همسرش سپری کند. او نمی خواست که یک کارآفرین موفق با یک ازدواج ناموفق باشد. تا نوامبر 1997، نتفلیکس یک دفتر، یک وب سایت نیمه کاربردی، یک موجودی، نمونه های میلر و مهمتر از همه، یک تیم با فرهنگ عالی داشت. راه اندازی برای آوریل 1998 برنامه ریزی شد.
Questions and answers
نتفلیکس ساعت 9 صبح زنده شد. سفارشات به سرعت وارد شدند، اما همچنین هزاران مشکل غیرمنتظره نیز وجود داشت. نتوانستند با ورودی ها مقابله کنند، هر دو سرور در عرض چند ساعت خراب شد. هشت سرور جدید راه اندازی شد، اما آنها نیز در عرض 45 دقیقه خراب شدند. تیم حتی از جعبه ها و جوهر نیز کم آورد. در پایان روز، با وجود تمام مشکلات، آنها نشانه خوبی برای داشتن بودند.
Questions and answers
دو ماه پس از راه اندازی، نتفلیکس 24 سرور داشت و درآمد ماهانه آن به 94,000 دلار رسید. اما فقط 1000 دلار از اجاره بود و بقیه از فروش DVD بود. این مشکلی بود زیرا توانایی واقعی نتفلیکس در فهمیدن این بود که چگونه اجاره DVD را آنلاین انجام دهد. برای تشویق اجاره ها و دسترسی به خریداران پخش کننده DVD، رندولف یک معامله با توشیبا نهایی کرد که در آن هر مشتری که پخش کننده DVD می خرید، سه اجاره DVD رایگان می گرفت. این کمک کرد نتفلیکس به مشتریان جدید DVD دسترسی پیدا کند و توشیبا را قادر ساخت تا به مشتریان خود کمک کند تا محتوای خوبی پیدا کنند. یک معامله مشابه بعداً با غول صنعتی سونی امضا شد. متأسفانه، با وجود این شراکت های عالی، اجاره ها افزایش نیافتند.
Questions and answers
آمازون پیشنهاد خرید نتفلیکس را داد اما هیچ یک از هاستینگس و رندولف آماده فروش نبودند. آنها می دانستند که فقط مسأله زمان است که آمازون شروع به فروش DVD ها کند. آنها تصمیم گرفتند که کاملاً بر کسب و کار اجاره تمرکز کنند، حتی اگر کمتر از 3٪ از درآمد نتفلیکس را تشکیل می داد. تمرکز بر یک چیز در یک استارتاپ ضروری است و نتفلیکس نمی توانست از این موضوع حواس پرت شود.
Questions and answers
در سال 1998، آمریکا توسط رابطه رئیس جمهور بیل کلینتون با مونیکا لوینسکی متحیر شد. کمیته قضایی خانه اعلام کرد که قصد دارد تا ویدئوی گواهی کلینتون را در شبکه های پخش کند. رندولف تصمیم گرفت بر این رویداد پول بگیرد با وعده تحویل دادن DVD گواهی در روز بعد برای دو سنت. این حرکت یک حساسیت رسانه ای شد با پوشش از نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال. بیش از 5,000 مشتری جدید با صرف کمتر از 5,000 دلار جذب شدند. با این حال، نظرات در سایت نشان داد که چیزها اشتباه رفته بود: برخی از مشتریان به جای گواهی، پورنوگرافی ارسال شده بود. این یک شرط بزرگ و یک اشتباه بزرگ بود، که نتفلیکس برای آن پاکسازی کرد و عذرخواهی کرد، و پیشنهاد داد که بازگشت ها را بپذیرد و گواهی کلینتون را دوباره ارسال کند. به طور غیرمنتظره، هیچ DVD ای بازگشت نکرد.
Questions and answers
هاستینگس نگرانی هایی در مورد قضاوت استراتژیک رندولف، استخدام، و غرایز مالی ابراز کرد. هاستینگس احساس می کرد که این خطاها با رشد شرکت هزینه بیشتری خواهند داشت. او پیشنهاد داد که او به عنوان مدیر عامل بر عهده بگیرد و رندولف نقش رئیس را بر عهده بگیرد. آنچه هاستینگس گفت سخت بود، اما رندولف می دانست که او بی پروا صادق است. رندولف درک کرد که او دو رویا دارد: یکی از موفقیت نتفلیکس، و دیگری از او بودن مدیر عامل. برای انجام بهترین کار برای شرکت، رندولف باید به هاستینگس اجازه می داد که کنترل را بر عهده بگیرد.رندولف میدانست که شراکت آنها شانس موفقیت نتفلیکس را به طور قابل توجهی افزایش خواهد داد و شرکتی را خلق خواهد کرد که هر دو به آن افتخار خواهند کرد.
Questions and answers
فرهنگ اولیه نتفلیکس از روشی که هاستینگز و رندولف با یکدیگر رفتار میکردند، متولد شد. اصل صداقت رادیکالی به معنی بلند کردن صدا و بحث و جدل تا زمانی که به بهترین راه حل برسند، بود. فرهنگ آزادی و مسئولیت باعث میشود کارمندان احساس اعتماد کنند و بهترین خود را ارائه دهند. اکثر شرکتها افرادی را استخدام میکردند که فاقد قضاوت خوب بودند و تلاش میکردند تا همه چیز از لوازم التحریر تا تعطیلات را از طریق فرآیندهای طولانی تعریف کنند تنها برای محافظت از خود در برابر چنین قضاوت ضعیفی. نتفلیکس میخواست برای افرادی با قضاوت عالی فرآیندی بسازد. آزادی و مسئولیت، همراه با صداقت رادیکالی، در بلند مدت تحولآفرین خواهد بود. اما هنگامی که شرکت رشد کرد، سوال این شد که چگونه میتوان آن را گسترش داد. در اینجا است که پتی مککورد، سرپرست منابع انسانی نتفلیکس، وارد میشود. او فرآیندهایی را طراحی کرد که آزادی را تشویق کرد و فرهنگ منحصر به فرد نتفلیکس را تقویت کرد. پتی مککورد مفاهیمی مانند روزهای تعطیل بدون محدودیت و بازپرداخت هزینه بر اساس اعتماد را پیشگامی کرد که در نهایت به تعریف مجدد حوزه منابع انسانی منجر شد.
Questions and answers
تغییر بزرگتری در نتفلیکس در حال رخ دادن بود. همانطور که شرکت رشد میکرد، در حال تغییر از تیمی از عمومیهای پرشور به جذب کارشناسی حرفهای بود. تصمیم به توقف فروش و تمرکز بر اجاره، طی ماهها به شرکت ضرر مالی سنگین وارد کرد. اگر هزاران DVD بدون استفاده در انبار میخوابیدند، تیم فکر میکرد، چرا آنها را در قفسه مشتریان نداریم؟ مدل اشتراک ماهانه به مشتریان اجازه میداد تا چند دیسک را به مدتی که میخواستند اجاره کنند. آنها میتوانستند یک دیسک را برگردانند و دیسک بعدی را برای آنها ارسال کنند. با یک ضربه، این موضوع نتفلیکس را راهی قابل دسترستر برای تماشای فیلمها نسبت به رانندگی تا فروشگاه بلوکباستر نزدیکترین کرد. مردم ایده آزمایش یک ماهه را دوست داشتند و 90% از کسانی که بر روی تبلیغ اشتراک کلیک کردند، اطلاعات کارت اعتباری خود را ارائه دادند. نرخهای ثبت نام به طور چشمگیری افزایش یافت. رندولف میگوید که هیچ راهی وجود نداشت که آنها در هنگام شروع نتفلیکس به این مدل اجاره برسند. هیچ کس نمیتوانست پیشبینی کند که کدام ایدهها موفق خواهند شد و کدام نخواهند شد. وقتی که هیچ کس چیزی را به طور قطعی نمیداند، باید به خود اعتماد داشته باشید، ایدهها را آزمایش کنید و آماده شکست باشید. اشتراک باعث افزایش ترافیک سایت تا 300% شد.
Questions and answers
تمرکز سلاح اصلی یک کارآفرین است. داستان نتفلیکس یکی از اراده بیدریغ برای ترک بخشهایی از گذشته برای جایگزینی آینده است. آنها این را اصل کانادا مینامند، که از ایده میآمد که، در حالی که گسترش به کانادا میتواند در کوتاه مدت ایدهای ظاهرا آسان و سودآور باشد، در واقع میتواند به کسب و کار حواسپرتی بیفکند، تمرکز آن را تقلیل دهد و رشد بلند مدت را به خطر بیاندازد.
Questions and answers
هدف نتفلیکس این بود که به مردم کمک کند تا فیلمهایی که دوست دارند را پیدا کنند. اما پیدا کردن فیلمها در یک فروشگاه آنلاین سخت بود. رندولف و هاستینگز با تیم خود همکاری کردند تا راهی برای پیشنهاد فیلم بر اساس تاریخچه تماشای کاربر پیدا کنند. مشکل این بود که عوامل بیشماری وجود داشت که در برقراری شباهتها بین فیلمها موثر بودند. آنها در ابتدا یک الگوریتم ایجاد کردند که بر اساس الگوهای اجاره مشترک بین کاربران پیشنهاداتی ارائه میداد. در نهایت، آنها مدلی ایجاد کردند که کاربران میتوانستند فیلمها را بررسی کنند و موتور پیشنهادات بر اساس این بررسیهای کیفی برای آنها پیشبینیهایی ارائه میداد. الگوریتم Cinematch آغازگر سیستم پیشنهادات افسانهای نتفلیکس بود.
Questions and answers
تا سپتامبر 2000، ارزش نتفلیکس 100 میلیون دلار بود، 200,000 مشتری پرداخت کننده داشت و ماهانه بیش از 800,000 دیسک ارسال میکرد. این زمانی بود که حباب دات کام منفجر شد و سهام فناوری سقوط کرد. اشتراک آزمایشی یک ماهه رایگان به این معنی بود که نتفلیکس پول را از پیش میسوزاند و بعداً آن را در قسطهای ماهانه بازیابی میکرد. سوزاندن سریع پول در محیطی که تامین مالی سخت بود، از یک وضعیت ایدهآل بسیار دور بود. هاستینگز و رندولف پیشنهاد فروش نتفلیکس به بلاکباستر با قیمت 50 میلیون دلار را دادند اما رد شدند. هیچ منبع تامین مالی وجود نداشت و هیچ راه فروش خروجی هم نبود. اگر شرکت باید بقا داشته باشد، باید بر اساس قدرت خودش این کار را انجام دهد.
Questions and answers
نتفلیکس در مسیر به دست آوردن 500,000 کاربر تا پایان سال 2001 بود. اما به شدت به یک مسیر برای سودآور شدن نیاز داشت. تمرکز بیوقفه بر بهینهسازی سرویس با استفاده از اصل کانادا و افزایش کارایی وجود داشت. با این حال، با وجود این تلاشها، مشخص شد که باید بدون ایجاد مانع در رشد، بودجه عمیقی را کاهش دهند. تقریباً 40٪ از شرکت شغل خود را از دست دادند. با اینکه اخراجیها دردناک بودند، شرکت سبکتر، متمرکزتر و خلاقتر شد. حفظ فقط کارمندان برتر یک فرهنگ از عالیت رقابتی ایجاد کرد. این الگو معمولاً در استارتاپها مشاهده میشود. تمرکز و خلاقیت تیم اولیه آن را برخاسته میکند و رشد استخدام بیشتری را به همراه دارد. سپس انقباض اندازه تیم رخ میدهد و ماموریت بر دوش متخصصان جدیدی است که جایگزین کارشناسان ماهر گذشته شدهاند. در ماه می 2002، نتفلیکس به 1 میلیون مشترک رسید.
Questions and answers
با توجه به وضعیت مالی خود، رندولف میخواست برخی از سهام نتفلیکس خود را هنگامی که شرکت عمومی شد بفروشد. برای انجام این کار و ایجاد وحشت، او عنوان قبلی خود و صندلی خود در هیئت مدیره را ترک کرد. رندولف نقش خود را به تهیهکننده اجرایی کاهش داد و هاستینگز به عنوان چهره شرکت به نمایش درآمد. نتفلیکس در ماه می 2002 در NASDAQ ثبت شد و قیمت سهم 16.19 دلار بود. رویا واقعیت شد. زندگی رندولف برای همیشه تغییر کرد.
Questions and answers
در هفت سال، شرکت توانست به طور قابل توجهی تغییر کند.رندولف تدریجاً بیشتر نقش خود را به مدیران دیگر منتقل کرده بود. او متوجه شد که واقعاً علاقه دارد در شرکت های کوچک با افراد باهوشی که با هم یک چالش بزرگ را روبرو می شوند، کار کند. او می توانست مسائل اصلی را شناسایی کند، افراد را برای حتی کاهش حقوق الهام بخشد و یک ایده را واقعیت کند. در حالی که این مهارت ها در یک استارتاپ بسیار حیاتی بودند و او از سواری لذت می برد، نتفلیکس دیگر مانند این نبود. وقت آن بود که رندولف برود. نتفلیکس تئاتر لوس گاتوس را اجاره کرد تا به همبنیان خود خداحافظی سرشار از هیجان بدهد. با توجه به سنت نتفلیکس، این یک جشن بود.
Questions and answers
امروزه، نتفلیکس بیش از 150 میلیون مشترک در سراسر جهان دارد و تعریف مردم از سرگرمی را تغییر داده است. رندولف اکنون به عنوان یک مربی مدیرعامل، استارتاپ ها را هدایت می کند.
بر اساس گفته رندولف، تنها راه برای پیدا کردن اینکه یک ایده خوب است یا نه، ساختن، تست کردن و فروختن آن است. همانطور که نولان بوشنل، همبنیان آتاری، گفت: "هر کسی که حمام می گیرد، ایده ای دارد. اما افرادی که از حمام بیرون می آیند، خود را با حوله خشک می کنند و در مورد آن کاری انجام می دهند، تفاوت را ایجاد می کنند".
Questions and answers
Go to dashboard to download stunning templates
Download