Download, customize, and translate hundreds of business templates for free
Go to dashboard to download stunning templates
Downloadیکی از مورد علاقه های پیشنهاد شده توسط هر دو بیل گیتس و وارن بافت، ماجراهای تجاری - دوازده داستان کلاسیک از دنیای وال استریت فراتر از مشاوره های جذاب کسب و کار می رود و بینش های مربوطه ای را ارائه می دهد که با گذشت زمان همچنان ارزشمند است.
این خلاصه کتاب موضوعات متنوعی از بازاریابی و فروش تا سهام، بخش های تحقیق و توسعه و غیره را پوشش می دهد. این خلاصه را بخوانید تا از داستان های دهه ها پیش که هنوز در دنیای کسب و کار امروز ارتباط دارند، یاد بگیرید.
کتاب ماجراهای تجاری در ابتدا در سال 1959 نوشته شد، پس چگونه می تواند امروز ارزشی ارائه دهد؟ این کتاب درس های آزمایش شده در زمان را از بزرگترین شرکت های جهان ارائه می دهد، بسیاری از آنها هنوز هم وجود دارند و امروزه شکوفا هستند. این خلاصه مطالعات موردی غنی ترین را از کتاب استخراج و شرح می دهد. رانندگان سقوط را از طریق داستان فورد و شکست معروف "Edsel" خود کشف کنید. سپس، بشنوید چگونه Xerox هم تکنولوژی اختصاصی و هم مشارکت شهری را برای تبدیل شدن به یکی از موفق ترین کسب و کارهای دهه 1960 استفاده کرد.
Questions and answers
یک اتومبیل برای جمعیت در حال صعود حرفه ای
این مطالعه موردی خطرات قرار دادن امید و سرمایه گذاری زیاد بر روی یک محصول منحصر به فرد را روشن می کند، به خصوص وقتی مدیران و طراحان به توسعه محصول در یک خلاء سپرده شده اند. این درس ها را در مورد اینکه چقدر مصرف کننده می تواند قبل از برچسب زدن چیزی به عنوان اغراق آمیز هدایت شود، ارائه می دهد. مدیران فورد اتومبیل Edsel را با هدف شکستن سردرگمی های معمولی اتومبیل های طبقه متوسط با طراحی ای که چیزی جدید و هیجان انگیز ارائه می داد و جوهر رویای آمریکایی را برانگیخت، طراحی کردند. آنها آن را به عنوان یک وسیله نقلیه ای تصور کردند که به دسته بزرگی از خانواده های در حال صعود حرفه ای که وارد طبقه متوسط شده بودند و مشتاق نمایش وضعیت جدید خود بودند، جذاب خواهد بود. آنها در طراحی، بازاریابی و توزیع دلار بالایی سرمایه گذاری کردند، فقط برای اینکه وقتی مشتریان مقاومت کردند، پا به فراز و نشیب بگذارند. در اینجا برخی از خطوط اصلی اشتباه که منجر به شکست عظیم Edsel شد، آورده شده است.
Questions and answers
تحقیقات بازار اشتباه رفته
"مجموع مبلغ صرف شده بر روی Edsel قبل از اینکه اولین نمونه به فروش برسد، به مبلغ یک چهارم میلیارد دلار اعلام شد؛ راه اندازی آن... گران تر از هر محصول مصرف کننده دیگری در تاریخ بود."
سال 1955 به نام "سال اتومبیل" نامگذاری شد و کسب و کار برای سازندگان اتومبیل در حال رونق بود. این محیط از مثبت بودن و پیشرفت به جلو باعث شد فورد با اعتماد به نفس طراحی و توسعه یک اتومبیل جدید برای طبقه متوسط را به عهده بگیرد. این اتومبیل در سپتامبر 1957 راه اندازی شد، اما در نهایت در نوامبر 1959 پس از دو سال سخت در نمایشگاه ها از بازار خارج شد. امروزه، نام "Edsel" مترادف با یک شکست محصول شرم آور است. مطالعه موردی آن به عنوان "یک داستان ضد موفقیت مدرن آمریکایی" نامیده شده است." پس چرا شکست خورد؟
Questions and answers
برخی ادعا می کنند که شکست Edsel غیرقابل توجیه است. آنها به میزان تحقیقات عمیق بازار و مطالعات متعددی که برای اطلاع رسانی به استراتژی پشت راه اندازی آن انجام شده است، اشاره می کنند. با این حال، نگاهی نزدیکتر نشان می دهد که زمان بندی و هدف این تحقیقات به آن معنا بود که آنها رویکرد بازاریابی و برندسازی را آموختند اما نه طراحی خود را.
Questions and answers
" در مورد طراحی، بدون حتی یک تظاهر از مشاوره با نظرسنجی ها، و با روشی که برای سال ها در طراحی خودروها استاندارد بوده است – یعنی ساده سازی حدس های کمیته های مختلف شرکت – به آن رسیدیم."
برای روشن شدن، فورد با داده های خوبی در هدف گیری از طبقه متوسط پشتیبانی می شد. شرکت از مشتریانی که فوردهای مقدماتی خود را برای خودروهای با قیمت متوسط تر تهیه شده توسط رقبایشان معامله می کردند، ناراحت بود. پیشنهاد میان راه فورد، مرکوری، یک انتخاب ناپسند بود. روسای شرکت مطالعاتی را صادر کردند تا جذابیت یک پیشنهاد جدید در این فضا در سال 1948 را تأیید کنند. تاخیر نه ساله در راه اندازی عمدتا به دلیل وقوع جنگ کره در سال 1950 بود، که مواد اولیه را از صنایع مصرف کننده به سمت تلاش های جنگی منتقل کرد. برخی این تاخیر زمانی را به عنوان یک عامل کلیدی کار کردن علیه Edsel می بینند. در حالی که مصرف کنندگان ممکن است در دهه 1940 میلادی برای این نوع خودرو اشتیاق داشته باشند، اما در دهه 1950 میلادی، این نظرات فاسد شده اند.
Questions and answers
چند سال بعد، وقتی خودروهای کوچکتر و کم قدرت تر، به طور غیررسمی 'کوچک' نامیده شدند، به قدری محبوب شدند که نردبان وضعیت قدیمی خودرو را به طور کامل برگرداندند، مشخص بود که Edsel یک گام بزرگ در جهت اشتباه بود.
در حالی که Edsel به شدت به عنوان یک خودروی نوآوری بازاریابی شد، اما در زمینه هایی که مهم بود، شکست خورد. گزارشات مصرف کننده علیه رفتار و تجربه رانندگی که ارائه می داد، شدیدا انتقاد کرد و ویژگی های لوکس آن را به شدت مورد انتقاد قرار داد، و گفت که قطعاً هر کسی که ابزارها را با لوکس واقعی اشتباه می گیرد، راضی خواهد بود."
Questions and answers
نامگذاری مهم است
نامگذاری Edsel فرصت دیگری برای بهبود سرنوشت آن بود. Edsel Ford تنها پسر هنری فورد اصلی بود. اعضای خانواده در ابتدا موافق استفاده از نام Edsel نبودند و هرگز طی توسعه خودرو آن را حمایت نکردند. در نتیجه، مدیران عمیقاً در تحقیقات مصرف کننده شنا کردند. آنها کارکنان را برای پرسش نام های احتمالی و سنجش واکنش ها در خیابان های نیویورک، شیکاگو و سایر شهرهای بزرگ، پرسش کردند. آنها بارها و بارها برای بررسی نام هایی که روی علائم کارتنی در مقابل آنها نمایش داده شد، ملاقات کردند و حتی مشاوره یک شاعر موفق را جذب کردند اما با ایده های او نیز ناراضی بودند. در نهایت، آنها به آژانس تبلیغاتی Foote, Cone, & Belding رجوع کردند. این آژانس در یک رقابت بین کارمندان دفاتر جهانی خود، 18,000 نام را تولید کرد.هیچکدام از آنها در نهایت به دلخواه فورد نبودند، اما "چهار نهایی" خیلی دور نبودند و در نهایت برای نشان دادن سطوح تزئین متمایز استفاده شدند: کورسیر، سیتیشن، پیسر و رنجر.
Questions and answers
پس چرا مدیران در نهایت به "ایدسل" تکیه کردند؟ تحقیقات نشان داد که ارتباطات آزاد با این نام از بی تفاوت تا نامطلوب بود. علاوه بر این، بسیاری نگرانی هایی را در مورد اینکه این نام دارای ارتباطات سلطنتی باشد و نام رئیس جمهور سابق شرکت باشد، بیان کردند. در پایان، رئیس هیئت مدیره تصمیم اجرایی را برای انتخاب "ایدسل" اتخاذ کرد.
Questions and answers
شکست این خودرو که به این نام نامگذاری شده بود، می تواند به این نادیده گرفتن آشکار تحقیقات و نظرات نسبت داده شود. چهار نام ترجیح داده شده به طور سیستماتیک انتخاب شدند. هزاران نام با دقت بررسی و مورد بررسی قرار گرفتند تا فقط چهار نام با بیشترین پتانسیل باقی بمانند. تمام این کارها در یک جلسه کوتاه مدیران ارشد شرکت به باد افتاد. آنها احساس می کردند که نظر کلی آنها نسبت به آزمایشات بازار سختگیرانه برتری دارد. در نتیجه، اکنون نام "ایدسل" مترادف با شکست تجاری است.
Questions and answers
شکست های اولین ایدسل ها
"... بسیاری از اولین ایدسل ها - آنهایی که آشکارا برای توجه عمومی بیشتر قرار داده شده بودند - به طور چشمگیری ناقص بودند."
داستان هایی در مورد ایدسل هایی که خراب شده یا در رانندگی های خود از پارکینگ مشکلات زیادی داشتند، فراوان بود. این شکست ها فقط به فشار منفی که در حال انباشت شدن بود، کمک کرد. تمام دلارهای بازاریابی خرج شده و هیجان ایجاد شده توسط کمپین های تبلیغاتی فقط این شکست های اولیه را بدتر کرد. مشکلات از نشت روغن تا شعله ور شدن کلاهک های جلو متفاوت بود.
Questions and answers
دور از اینکه اشتباهات تولید یکباره باشند، یک مدیر اجرایی ایدسل اعتراف کرد که او تخمین می زند فقط حدود نیمی از خودروها به درستی عمل می کنند. این موضوع غیر قابل تعجب است که یک مدل پر از خطا به اتحادیه مصرف کنندگان تحویل داده شد. با توجه به راه اندازی غیر مناسب آن، تعداد زیادی از ایدسل هایی که در جاده ها اشتباه می کردند، نظرات منفی را هم در میان خریداران فردی و هم در مطبوعات گسترده مطالعه کردند.
Questions and answers
ایجاد ارزش از طریق کپی ها
از طریق اوایل قرن 20، کلمه "کپی" در تصور عمومی یک مفهوم منفی قطعی داشت. کپی ها به عنوان جعلی، کلاهبردارانه، ارزان و به طور کلی نامطلوب دیده می شدند. صاحبان کسب و کار نگران بودند که کپی ها ممکن است فرصت هایی برای سرقت اطلاعات حساس ارائه دهند یا به طور ساده باعث ایجاد هرج و مرج و سردرگمی به طور کلی شوند. با ظهور صنعت و کسب و کار مدرن، این ایده ها تغییر کردند. زیراکس بخشی از این تغییر بود. از سال 1900 تا 1950، فناوری کپی کردن به آرامی پیشرفت کرد و تا سال 1950 بهترین راه برای ایجاد یک کپی هنوز استفاده از کاغذ کربن بود.
Questions and answers
سال 1950 شروع رقابت شدید بین شرکت هایی بود که کپی کردن دفتری کارآمد و موثرتر را ارائه می دادند، تا اینکه زیراکس در سال 1960 وارد شد و بازی را کاملا تغییر داد.رقبای زیراکس همگی نیاز به کاغذ خاص داشتند و معمولاً با مشکلات زیادی در استفاده از دستگاه مواجه بودند. این مشکلات از سختی در عملکرد تا تولید کپیهای حساس به رطوبت یا گرما متفاوت بودند.
Questions and answers
زیراکس از سوی دیگر، توانست کپیهای خشک، با کیفیت خوب، دائمی را بر روی کاغذ معمولی با حداقل مشکل ایجاد کند. تولید نسخههای دوم حالا "یک انقلاب قابل مقایسه با اهمیت اختراع چرخ" تلقی میشد. تعداد کپیها از بیست میلیون در دهه 1950 به دهها میلیارد در دهه 1960 افزایش یافت، همه به لطف شرکت زیراکس.
زیراکس نمونه برجستهای از نیاز به ایجاد ارزش قابل توجه برای مشتریان است. در حالی که سایر شرکتها به شدت نیازی را برآورده میکردند، زیراکس بازی را تغییر داد. زیراکس تجربه کپیبرداری به مراتب بهتری را ارائه داد که رقبای آن به سختی میتوانستند به عنوان رقبا در نظر گرفته شوند. مورد زیراکس همچنین نشان میدهد که چگونه هم به عنوان یک کسب و کار کلاسیک قرن 19 و هم یک کسب و کاری که بهترین روشها را برای قرن 20 و بعد از آن پیشگام بود، خدمت کرد.
کسب و کار سنتی
توسعه زیراکس از یک شرکت "کوچک، خانوادگی" به یک غول صنعتی نهایی، یادآور کسب و کار کلاسیک قرن 19 شده است. یک مرد جوان به نام چستر اف. کارلسون در نیویورک زندگی میکرد، در یک دفتر اختراع تولیدکننده در طول روز کار میکرد و بیوقفه در آشپزخانه کوچک آپارتمانش یک دستگاه کپیبرداری طراحی میکرد. در نهایت، کارلسون به طراحی رضایتبخش رسید، یک شبکه از اختراعات را تأمین کرد و یک همکاری با موسسه تحقیقات صنعتی غیرانتفاعی Battelle Memorial Institute و بعداً شرکت Haloid را ت pursuedد. شرکت Haloid و Battelle میلیونها دلار برای بهبود فرآیندها و اثربخشی دستگاه سرمایهگذاری کردند. شرکت Haloid نام خود را به Haloid Xerox و بعداً فقط به Xerox تغییر داد. بقیه داستان است.
Questions and answers
این داستان بازتاب رویای آمریکایی است - یک مخترع تنها که با اصرار و پشتکار اختراع خود را دنبال کرد، تکیه بر سیستم اختراع که در بلند مدت پرداخت، حتی استفاده از یک نام یونانی کلاسیک ("زیراکس" به معنی "نوشتن خشک" به یونانی است). با هم، این ویژگیها ممکن است شما را به این باور برساند که زیراکس اصول کسب و کار سنتی را تجسم میکرد. در مقابل، زیراکس در لبه پیشروی چگونگی توسعه ارزشهای شرکتی و عملکرد به عنوان یک شرکت با فکر پیشرو بود.
یک شرکت با فکر پیشرو
"در مورد نشان دادن حس مسئولیت نسبت به جامعه در کل، بجای فقط سهامداران، کارکنان و مشتریان خود، خود را برعکس بیشتر شرکتهای قرن نوزدهم نشان داده است."
امروزه، تقریباً نرم است که انتظار میرود شرکتهای بزرگ دارای وجدان باشند و از آن عمل کنند. انتظار میرود که شرکتها تأثیر خود را بر جامعه و سیاره در نظر بگیرند و سعی کنند آن را مثبت کنند.این موضوع کمتر شناخته شده است که زیراکس در این زمینه پیشگام بود. در اینجا فقط چند مورد از اقداماتی که آنها برای تعیین این نمونه برای کسب و کار در قرن 21 و بعد از آن انجام داده اند، آورده شده است:
Questions and answers
برنامه "یک درصد"
در دهه موفق اولیه خود در دهه 1960، زیراکس از ابتدا به جامعه محلی خود بازگردانده شد. زیراکس به برنامه "یک درصد" مشترک شد، یک سیستم در آن کسب و کارهای محلی یک درصد از درآمد خود (قبل از مالیات) را به دانشگاه ها، مدارس و سایر موسسات آموزشی محلی اختصاص می دهند تا برای همه در منطقه محلی میلگرد را بالا ببرند. این روش، که ابتدا در کلیولند تاسیس شد، توسط دیگران دنبال شد اما نه با همان شور و شوق زیراکس. به عنوان مثال، کمک های آنها در سال 1965 و 1966 برابر با 1.5٪ از درآمد خام بود، در حالی که این ارقام برای سازمان های همسن بسیار پایین تر بود. به RCA با 0.7٪ و AT&T با کمتر از 0.1٪ فکر کنید.
حمایت از سازمان ملل متحد
با وجود بازخورد منفی قابل توجه و حتی یک کمپین نامه نویسی مهندسی شده، زیراکس به حمایت از رئیس جمهور وودرو ویلسون و ایجاد سازمان ملل متحد اعلام کرد. آنها یک سال از دلارهای تبلیغاتی را بر روی یک کمپین تلویزیونی در ترویج سازمان ملل متحد صرف کردند.
حمایت از دانشمندان و نویسندگان در قانون حقوق مؤلف
یکی از موضوعات داغی که به عنوان نتیجه موفقیت زیراکس بیرون آمد، مسئله قانون حقوق مؤلف بود، به خصوص در رابطه با حقوق دانشمندان و نویسندگان علمی. این افراد نگران توانایی جدید دیگران برای کپی آسان کار خود بدون خرید قانونی بودند. در حالی که سخنگویان صنعت عمومی به طور بیکار ایستاده بودند یا از گرفتن موضعی در یک طرف یا طرف دیگر امتناع کردند، زیراکس به حمایت از این افراد اعلام کرد. حتی اگر آنها در این موقعیت ها به سود برسیدند، آنها راه بالا را انتخاب کردند و از حمایت از استثناهای کپی برای قانون حقوق مؤلف امتناع کردند.
Go to dashboard to download stunning templates
Download