Cover & Diagrams

The Lean Product Playbook Book Summary preview
کتاب Lean Product Playbook - جلد کتاب Chapter preview
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 1 Chapter preview
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 2 Chapter preview
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 3 Chapter preview
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 4 Chapter preview
chevron_right
chevron_left

Start for free ⬇️

Download, customize, and translate hundreds of business templates for free

Go to dashboard to download stunning templates

Download

خلاصه

چرا بسیاری از محصولات شکست می خورند؟ بیشتر محصولات به دلیل اینکه ساخت یا بازاریابی ضعیفی دارند شکست نمی خورند، بلکه به این دلیل که آنها مشتریان را شاد نمی کنند. مهمترین چیز این است که تطابق محصول-بازار را بدست آوریم.

حرکت Lean Startup شناخته شده است که به تیم ها کمک می کند به نیازهای مشتری وفادار بمانند و به سرعت محصولات تغییر دهنده بازی را بسازند. خلاصه The Lean Product Playbook را برای فرآیند گام به گام شناسایی مشتریان هدف، اندازه گیری بازخورد در مورد MVP شما و در نهایت ایجاد محصولاتی که شاد کننده هستند، بخوانید.

20 بینش برتر

  1. بیشتر محصولات به دلیل تطابق ضعیف محصول-بازار شکست می خورند. تطابق محصول-بازار زمانی بدست می آید که محصول به نیازهای مشتری به روش های بهتری نسبت به گزینه های موجود پاسخ دهد و در نتیجه ارزش مشتری قابل توجهی ایجاد کند.
  2. فرآیند Lean Product یک چارچوب عملی برای دستیابی به این تطابق محصول-بازار است. این فرآیند را به شش گام تقسیم می کند: شناسایی مشتریان هدف، انتخاب نیازهای کمتر خدمت شده، تعریف ارزش ارائه محصول، فهرست کوتاه ویژگی های محصول حداقل قابل اجرا، ساخت نمونه اولیه و آزمایش با مشتریان. این فرآیند با تسهیل فکر محصول گام به گام دقیق، بازسازی را به حداقل می رساند.
  3. برای دستیابی به تطابق محصول-بازار، فضای مشکل را از فضای راه حل جدا کنید. فضای مشکل نیازهای اساسی مشتری را شناسایی می کند در حالی که فضای راه حل بر روی طراحی محصول تمرکز دارد. چندین راه حل می تواند هر مشکلی را در فضای محصول حل کند.
  4. اولین گام در فرآیند Lean Product شناسایی بخش مشتری است. مشتریان هدف با ویژگی های کلیدی مانند نیازها، جمعیت شناسی، روان شناسی و رفتارها تعریف می شوند. در مورد مدل های B2B، فیروگرافی استفاده می شود.
  5. در برخی موارد، شخصی که تصمیم خرید را می گیرد متفاوت از کاربر نهایی است. بنابراین، مهم است هر دو را تشخیص دهید و نیازهای متمایز آنها را شناسایی کنید.
  6. چرخه زندگی فناوری اقتباس بازار را بر اساس سرعتی که مشتریان به فناوری جدید سازگار می شوند، به پنج دسته تقسیم می کند. افرادی که اولین بار محصولات جدید را پذیرفته اند حتی اگر اشکالاتی داشته باشند، با انگیزه هستند. با این حال، تبدیل کردن مشتریان محافظه کار تر چالش برانگیزتر است زیرا آنها انتظار دارند که محصول قابل اعتماد، آسان برای استفاده و رهبر بازار باشد.
  7. شخصیت های مشتری آرشه های تک صفحه ای از جمعیت شناسی کاربر، نیازهای آنها و آنچه آنها سعی دارند برای دستیابی به آن است. اعضای تیم با داشتن شخصیت مشتری در ذهن، تصمیمات محصول را می گیرند. افزودن یک عکس و یک نقل قول که نشان می دهد آنها بیشترین مراقبت را از چه چیزی دارند، باعث می شود تیم با مشتری هدف همدلی کند.
  8. خواسته های مشتری با داستان های کاربر ثبت می شوند. یک داستان کاربر عموما از این الگو پیروی می کند: ""به عنوان یک [نوع مشتری]، من می خواهم [عمل مورد نظر] را انجام دهم تا بتوانم [منفعت مورد انتظار] را بدست آورم."" نیازهایی که در داستان کاربر نوشته شده اند، از دیدگاه مشتری نوشته شده اند.داستان های کاربر می توانند از طریق مصاحبه های یک به یک با مشتریان تایید و بهبود یابند.
  9. چارچوب اهمیت رضایت مشتری به ما کمک می کند تا نیازهای نادیده گرفته شده مشتریان را شناسایی کنیم. اهمیت، ارزشی است که مشتریان بر روی یک نیاز خاص قرار می دهند، در حالی که رضایت، معیاری برای سنجش رضایت مشتری از راه حل های موجود است. ارزش مشتری زمانی ایجاد می شود که شما نیازهای بازار را هدف قرار می دهید که اهمیت بالایی دارند اما نمرات رضایت آنها پایین است.
  10. مدل Kano نیازها را به سه دسته تقسیم می کند: نیازهای ضروری که در صورت عدم برآورده شدن، نارضایتی ایجاد می کنند، نیازهای عملکردی که رضایتی م proportional به برآورده شدن آنها ایجاد می کنند، و Delighters که از انتظارات مشتری فراتر می روند. نیازهای ضروری باید اول برآورده شوند، سپس نیازهای عملکردی و در نهایت Delighters. این مدل به استخراج مجموعه واضحی از الزاماتی که باید توسط محصول برآورده شوند، کمک می کند.
  11. برای ایجاد یک پیشنهاد ارزش محصول، نیازهایی را انتخاب کنید که به شکلی محصول را متمایز کند. ویژگی های ضروری برای محصول حیاتی هستند. متمایز کننده های اصلی محصول، ویژگی های عملکردی هستند که تیم انتخاب می کند تا در آن رقابت کند و Delighters که انتخاب شده اند.
  12. برای ایجاد یک محصول حداقل قابل قبول (MVP)، تیم باید کمترین عملکرد مورد نیاز برای تایید طراحی محصول را انتخاب کند. برای هر منفعت در پیشنهاد ارزش محصول، تیم ویژگی ها را شناسایی و کوتاه می کند. این ویژگی ها به قطعات کوچک تقسیم می شوند. سپس تیم قطعاتی را که نیازهای ضروری را برآورده می کنند، نیازهای عملکردی انتخاب شده و یک نیاز Delighter ضروری را کوتاه می کند.
  13. MVP ها می توانند به صورت کیفی با تعامل مستقیم با مشتری، یا به صورت کمی با نتایج جمعی در مقیاس بزرگ، آزمایش شوند. آزمایش های کمی پاسخ خوبی به "چه" و "چند" هستند. آزمایش های کیفی برای درک "چرا" حیاتی هستند.
  14. آزمایش های کیفی برای آزمایش و بهبود مناسبت محصول-بازار ایده آل هستند. مصنوعات طراحی محصول مانند mockups می توانند با مشتریان آزمایش شوند تا طراحی را تایید کنند. آزمایش ها می توانند پس از توسعه یک MVP انجام شوند تا بازخورد دقیق را دریافت کنند.
  15. وفاداری و تعامل در بازخورد مشتری در آزمایش های محصول تعیین کننده است. وفاداری، چقدر نزدیک است که مصنوع به محصول نهایی باشد. تعامل، میزانی است که مشتری می تواند با یک محصول زنده و کاری تعامل کند. هر چه وفاداری و تعامل بیشتر باشد، بازخورد مشتری دقیق تر خواهد بود.
  16. درهای جعلی راه عالی برای تایید نیازهای مشتری برای یک ویژگی خاص هستند. قبل از اینکه ویژگی ساخته شود، تیم ها صفحات فرود جعلی ایجاد می کنند تا میزان درصد مشتریانی که روی آن کلیک می کنند را اندازه گیری کنند. اگر حجم کافی وجود داشته باشد، ویژگی سفارش داده می شود.
  17. آزمایش های بازاریابی کمی می توانند برای تایید آماری اثربخشی بازاریابی محصول استفاده شوند.یکی از بهترین تکنیک‌های بازاریابی کمی، صفحه فرودی است که ویژگی‌های محصول برنامه‌ریزی شده، طرح‌های قیمت‌گذاری و یک دکمه ثبت نام را توصیف می‌کند. ترافیک به این صفحه هدایت می‌شود و معیار حیاتی که اندازه‌گیری می‌شود، نرخ تبدیل است.
  18. تیم‌ها می‌توانند نسبت به مسائل کلیدی محصول کور شوند زیرا آن‌ها به شدت با محصول همکاری می‌کنند. آزمایش‌های کاربری راه عالی برای کشف این نقاط کور هستند. آزمایش‌های کاربری به طور ایده‌آل با پنج تا هشت مشتری یک به یک انجام می‌شوند.
  19. حلقه فرضیه-طراحی-آزمایش-یادگیری توسعه محصول تکراری سریع را فراهم می‌کند. مرحله فرضیه سعی می‌کند مشکل را در فضای مشکل شناسایی کند. مرحله طراحی بهترین راه برای آزمایش فرضیه را پیدا می‌کند. مرحله آزمایش به تیم اجازه می‌دهد تا از طریق آزمایش مشتری فرضیات خود را تأیید کنند. در نهایت، مرحله یادگیری نتایج را تحلیل می‌کند تا تغییرات لازم را برای رسیدن به فرضیه بهتر درک کند.
  20. اگر بعد از چندین تکرار، تطابق محصول-بازار به دست نیاید، تیم‌ها باید به عقب برگردند و در مورد مسئله اصلی مغزفرمانی کنند. اگر این منجر به تغییر معنی‌دار در جهت شود، آن را پیچیدگی می‌نامند. در حالی که باید دقت شود که خیلی زود یا خیلی اغلب پیچیده نشویم، اما حیاتی است که زمانی که تطابق محصول-بازار به دست نیاید و جهت تغییر دهیم، آن را تشخیص دهیم.

خلاصه

بیشتر محصولات به دلیل عدم برآورده کردن نیازهای مشتری بهتر از گزینه‌های موجود شکست می‌خورند. بنابراین، دستیابی به تطابق محصول-بازار کلید ایجاد یک محصول موفق است. تطابق محصول-بازار به معنی ساخت یک محصول است که ارزش قابل توجهی برای مشتری ایجاد کرده و نیازها را بهتر از هر گزینه دیگری برآورده می‌کند. معماری محصول بازار یک چارچوب عملی برای دستیابی به چنین تطابق محصول-بازاری است.

Questions and answers

info icon

The key matrix is a concept used in cryptography, particularly in the field of encryption and decryption. It's not related to the content provided, which is about product-market fit in business.

However, to find a key matrix for a simple Hill cipher (a type of substitution cipher), you need to follow these steps:

1. Choose a keyword, where length is a perfect square (like 4, 9, 16, etc.).
2. Convert each letter of the keyword to its equivalent numerical value (A=0, B=1, ..., Z=25).
3. Arrange these numerical values into a square matrix. This is your key matrix.

Remember, the key matrix should be invertible and its determinant should not be zero. Also, the determinant and the matrix size should be coprime to 26 (the number of letters in the alphabet).

Please consult a cryptography textbook or resource for more detailed instructions and examples.

The content does not provide specific examples of successful products that have used the Product Market Pyramid. However, many successful products in the market likely used a similar approach to achieve product-market fit, even if they did not specifically refer to it as the Product Market Pyramid.

View all questions
stars icon Ask follow up

معماری محصول بازار

این معماری شامل پنج لایه است که در قسمت بازار در پایین و قسمت محصول در بالا گروه‌بندی شده‌اند. هر لایه از معماری بستگی به لایه زیر آن دارد. معماری محصول بازار هم برای محصولات و هم برای خدمات کاربرد دارد.

بازار

بازار یک محصول مجموعه‌ای از تمام مشتریان موجود و بالقوه است که یک مجموعه نیازهای مرتبط را به اشتراک می‌گذارند. اندازه بازار بر اساس تعداد مشتریان یا کل درآمد تولید شده اندازه‌گیری می‌شود. معماری محصول بازار بازار را به یک بخش مشتری هدف زیرین و سپس یک بخش نیازهای نادیده گرفته شده تقسیم می‌کند. این به این دلیل است که نیازهایی که برآورده نشده‌اند، فقط پس از انتخاب مشتریان هدف قابل شناسایی هستند.

Questions and answers

info icon

A key matrix for a lean canvas company can be identified by focusing on the nine building blocks of the Lean Canvas model. These include:

1. Problem: What are the top 1-3 problems the business is trying to solve?
2. Solution: How does the business propose to solve these problems?
3. Key Metrics: What are the key activities that the business needs to measure to track success?
4. Unique Value Proposition: What makes the business unique and why should customers choose it?
5. Unfair Advantage: What does the business have that can't be easily copied or bought?
6. Channels: Through what means will the business reach its customers?
7. Customer Segments: Who are the business's target customers?
8. Cost Structure: What are the business's major costs?
9. Revenue Streams: How does the business make money?

By identifying and understanding these elements, you can create a key matrix for a lean canvas company.

A company can use the Product Market Pyramid to improve its product development process by first identifying its target customer segment. This allows the company to understand the needs and wants of its potential customers. Then, the company can identify the underserved needs within this segment. By focusing on these underserved needs, the company can develop products that meet these needs, thus improving their product development process and potentially increasing their market share.

View all questions
stars icon Ask follow up

محصول

بخش سوم در معماری محصول بازار، ارزش ارائه شده است. این مجموعه‌ای از نیازهای خاص مشتری است که محصول قصد دارد به روش‌هایی بهتر از گزینه‌های موجود به آن‌ها پاسخ دهد. این به طور طبیعی منجر به لایه چهارم می‌شود، مجموعه ویژگی‌ها. مجموعه ویژگی‌ها ویژگی‌های محصولی است که برای برآورده کردن این نیازهای مشتری انتخاب شده‌اند.لایه بالاترین UX است که رابط محصول واقعی است که مشتریان خواهند دید و استفاده خواهند کرد.

Questions and answers

info icon

The Lean Canvas model was introduced by Ash Maurya in his book "Running Lean: Iterate from Plan A to a Plan That Works". This book provides a detailed explanation of the Lean Canvas model and how to compile key metrics.

Another book that can be useful is "Lean Analytics: Use Data to Build a Better Startup Faster" by Alistair Croll and Benjamin Yoskovitz. This book provides insights into how to measure and analyze the right metrics for a lean startup.

Finally, "The Lean Startup: How Today's Entrepreneurs Use Continuous Innovation to Create Radically Successful Businesses" by Eric Ries also provides valuable insights into key metrics for lean startups.

Some strategies for testing the effectiveness of the UX layer include user testing, where you observe users interacting with your product to identify any issues or areas for improvement. Another strategy is A/B testing, where you compare two versions of your UX design to see which performs better. Surveys and feedback forms can also be used to gather user opinions on the UX design. Finally, analytics can be used to track user behavior and identify any patterns or trends that might indicate issues with the UX design.

View all questions
stars icon Ask follow up
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 1

فرآیند استارتاپ لاغر

فرآیند محصول لاغر به ایجاد تطابق محصول-بازار کمک می کند با کار کردن سیستماتیک از طریق هر لایه از هرم از بالا به پایین. این فرآیند گام به گام کاهش می دهد در بازسازی و ایجاد سختی در فکر محصول. فرآیند استارتاپ لاغر شامل شش گام است:

  1. شناسایی مشتریان هدف
  2. فهرست کوتاه نیازهای نادیده گرفته شده مشتری
  3. تعریف ارزش افزوده محصول
  4. انتخاب مجموعه ویژگی های کمترین محصول قابل ارائه (MVP)
  5. ساخت نمونه اولیه MVP
  6. تست MVP با مشتریان
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 2

فضای مشکل و فضای راه حل

در طراحی محصولات، جداسازی فضای مشکل و فضای راه حل بسیار حیاتی است. فضای مشکل به سوال اینکه چه نیازهای مشتری باید برآورده شود پاسخ می دهد. فضای راه حل به سوال اینکه چگونه نیازهای مشتری برآورده می شوند، از جمله طراحی محصول و فناوری استفاده شده، پاسخ می دهد. درک ضعیف از فضای مشکل منجر به توسعه محصول داخلی-بیرونی می شود، که در آن ایده های محصول بر اساس آنچه کارکنان فکر می کنند ارزشمند است، مبتنی است. در مقابل، رویکرد بیرونی-داخلی به توسعه محصول با صحبت کردن با مشتریان برای دریافت درک واضح از فضای مشکل شروع می شود. در هرم بازار محصول، سه لایه پایینی مشتری هدف، نیازهای نادیده گرفته شده، و ارزش افزوده با فضای مشکل سر و کار دارند، در حالی که مجموعه ویژگی ها و تجربه کاربر با فضای راه حل سر و کار دارند.

Questions and answers

info icon

The Lean Product Process remains highly relevant in today's business environment. It emphasizes understanding the customer's needs and wants, which is crucial in any business scenario. Especially in cases where the purchaser and the end-user are different, this process helps in identifying and addressing the distinct needs of both. It allows businesses to create products that not only satisfy the end-user but also appeal to the purchaser, thereby increasing the chances of product success.

Behavioral data plays a crucial role in the Lean Product Process. It helps in segmenting the target customers based on the occurrence and frequency of behaviors. This data can provide insights into how customers interact with a product, their usage patterns, and preferences. These insights can then be used to refine the product to better meet customer needs and expectations. The broader implications of using behavioral data in the Lean Product Process include improved product-market fit, increased customer satisfaction, and potentially higher sales and customer retention rates.

View all questions
stars icon Ask follow up

گام 1: شناسایی مشتری هدف

گام اول فرآیند محصول لاغر شناسایی بخش مشتری مناسب است. شرکت ها با ثبت ویژگی های کلیدی، از جمله نیازها، جمعیت شناسی، روان شناسی، و رفتارها، مشتریان هدف خود را تعریف می کنند. جمعیت شناسی شامل آمار گروهی مانند سن، جنسیت، درآمد و تحصیلات است. در مورد B2B، فرموگرافی به جای آن استفاده می شود. روان شناسی افراد را بر اساس نگرش ها، ارزش ها، نظرات، و علاقه مندی ها طبقه بندی می کند. داده های رفتاری بر اساس وقوع و فرکانس رفتارها بخش بندی می شود. در برخی موارد، فردی که تصمیم خرید را می گیرد متفاوت از کاربر نهایی است. بنابراین، تشخیص دو مورد و شناسایی نیازهای متفاوت آنها مفید است.

stars icon Ask follow up

بازارها می توانند بر اساس سرعتی که مشتریان به فناوری جدید سازگار می شوند، بخش بندی شوند. علاقه مندان به فناوری که به نوآوری علاقه مند هستند، و کسانی که می خواهند بر دیگران برتری یابند، ممکن است محصولات پیشرو را بپذیرند حتی اگر ممکن است مشکلات قابل استفاده نداشته باشند. با این حال، سخت است که کاربران محتاط تر را که به دنبال سهولت استفاده، سادگی، قابلیت اطمینان، و قیمت مناسب هستند، متقاعد کنید.

Questions and answers

info icon

The concept of Customer Personas in 'The Lean Product Playbook' is highly relevant to contemporary marketing debates. It emphasizes the importance of understanding and empathizing with the target customer in making decisions. This aligns with the current marketing focus on customer-centricity and personalization. The book suggests that Personas should be continually updated through one-on-one conversations with customers, reflecting the dynamic nature of consumer behavior and the need for marketers to stay updated. This concept also supports the ongoing debate about the importance of qualitative data in marketing.

While the content does not provide a specific case study, it's well-known that many successful companies use customer personas effectively. For instance, MailChimp, a marketing automation platform, uses customer personas to understand their users' needs and tailor their services accordingly. They continually update their personas based on customer feedback, which helps them to empathize with their users and make informed decisions. This approach has contributed to their significant growth and success in the market.

View all questions
stars icon Ask follow up

ایجاد شخصیت های مشتری

شخصیت های مشتری نمادهایی از کاربران، نیازهای آنها و آنچه می خواهند به دست آورند هستند. آنها به تیم کمک می کنند تا در مورد تعریف استاندارد مشتری هماهنگ شوند. یک شخصیت خوب یک صفحه است که آسان برای درک است و دارای ویژگی های جمعیت شناسی، رفتاری و مبتنی بر نیاز مرتبط است. افزودن یک عکس و یک نقل قول که نشان می دهد مشتری بیشترین مراقبت را از چه چیزی دارد، باعث می شود تیم با مشتری هدف در تصمیم گیری ها همدلی کند. شخصیت ها باید به طور مداوم از طریق مکالمات چهره به چهره با مشتریان به روز شوند.

stars icon Ask follow up

گام 2: فهرست کوتاه نیازهای کم خدمت

داستان های کاربر راه عالی برای ضبط نیازهای مشتری هستند. یک قالب خوب برای ایجاد داستان های کاربر این است: "" به عنوان یک [نوع مشتری]، من می خواهم [عمل مورد نظر] تا اینکه بتوانم [منفعت مورد انتظار]."" نیازهایی که محصول باید برآورده کند، همیشه از دیدگاه کاربر نهایی نوشته شده اند.

نیازهای مشتری ابتدا به عنوان فرضیاتی هستند که می توانند از طریق مصاحبه های کشف مشتری یک به یک تأیید شوند. در این مصاحبه ها، هر نیاز با کاربر به اشتراک گذاشته می شود و از آنها خواسته می شود تخمین بزنند چقدر ارزش درک می کنند. پرسیدن سوالات پیگیر در مورد چرا منفعت مهم است می تواند درک عمیق تری از یک نیاز اصلی فراهم کند فراتر از نیازهای سطحی. یک قالب برای انجام این کار مدل تویوتا است که "" پنج چرا "" را می پرسد.

stars icon Ask follow up

چارچوب اهمیت رضایت برای اولویت بندی نیازها

اهمیت یک مفهوم فضای مشکل است که میزان ارزش یک نیاز برای یک مشتری را اندازه گیری می کند. رضایت یک مفهوم فضای راه حل است که میزان خوشحالی یک مشتری را با یک راه حل خاص اندازه گیری می کند.

  • نیازهای کم اهمیت ارزش دنبال کردن ندارند زیرا ارزش کافی برای مشتری ایجاد نمی کنند.
  • نیازهای با اهمیت بالا و رضایت بالا مواردی هستند که کاربران با راه حل های موجود در بازار راضی هستند. یک مثال خوب مایکروسافت اکسل است که دارای یک مجموعه ویژگی های پایدار و رقابت قابل توجهی ندارد.
  • نیازهای با اهمیت بالا و رضایت پایین فرصت عالی برای ایجاد ارزش مشتری هستند. این به این دلیل است که نیاز به آنها بالا است و محصولات فعلی انتظارات مشتری را برآورده نمی کنند. نوآوری های مخرب معمولاً از این بخش بیرون می آیند. اوبر یک مثال عالی از بهره برداری از نیازهای بسیار مرتبط اما به طور ناکافی خدمت شده مشتریان برای داشتن رانندگان قابل اعتماد، نرخ های قابل پیش بینی و مکانیزم های پرداخت آسان است.

سونی واکمن نوآوری مخربی بود که به کاربران اجازه داد برای اولین بار موسیقی را در حال حرکت گوش دهند. این موضوع مقیاس رضایت را با تعریف مجدد تجربه مشتری تغییر داد. اپل همین کار را با راه اندازی آیپاد تکرار کرد. در مقابل، اهمیت مشتری برای گوش دادن به موسیقی در حال حرکت ثابت باقی مانده است.بنابراین، وقتی مجبور به انتخاب بین رضایت و اهمیت هستیم، بهتر است اهمیت را اولویت دهیم. اهمیت و رضایت هر ویژگی می تواند با پرسیدن از مشتریان برای ارزیابی آنها از طریق پرسشنامه ها تخمین زده شود. ویژگی هایی که کمترین رضایت و بیشترین ارزش اهمیت را دارند باید اولویت داده شوند.

stars icon Ask follow up
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 3

مدل کانو

مدل کانو نیازهای مشتری را به سه دسته تقسیم می کند: نیازهای ضروری، نیازهای عملکردی و خوشحال کننده ها.

  1. نیازهای ضروری: عدم برآورده کردن این نیازها باعث نارضایتی می شود در حالی که برآورده کردن آنها به عنوان انتظار می رود. کمربند ایمنی در اتومبیل ها یک مثال است.
  2. نیازهای عملکردی: هرچه این نیازها بیشتر برآورده شوند، رضایت مشتری افزایش می یابد. سرعت یا میلیاژ در اتومبیل ها یک مثال خوب است.
  3. خوشحال کننده ها: این ویژگی ها از انتظارات مشتری فراتر رفته، سورپریز ایجاد می کنند و رضایت بالایی را به همراه دارند.

با گذشت زمان و رقابت رو به افزایش، نیازها از خوشحال کننده ها به نیازهای عملکردی تبدیل شده و در نهایت به نیازهای ضروری تبدیل می شوند. نیازها در مدل کانو سلسله مراتبی هستند: ابتدا باید نیازهای ضروری برآورده شوند. نیازهای عملکردی بعداً می آیند و خوشحال کننده ها در آخر می آیند. این مدل به ما کمک می کند نیازها را بهتر اولویت بندی کنیم و محصول متمایزی ایجاد کنیم.

Questions and answers

info icon

In a Product Value Proposition, the must-haves are the essential features or attributes that the product must possess to meet the basic needs of the customers. Performance benefits are the features that enhance the product's value by improving its performance, such as speed, efficiency, or durability. Delighters are the features that exceed customer expectations and provide a sense of delight, often becoming a key differentiator in the market. These could be innovative features, exceptional service, or other elements that surprise and please the customers.

The Product Value Proposition table can be used to prepare for future market shifts by adding a 'near-future' column to each competitor and the company's product. This allows for an estimation of future value. By doing so, you can anticipate changes in the market, adjust your product's features and benefits accordingly, and maintain or improve your competitive position.

View all questions
stars icon Ask follow up
کتاب بازی محصول لاغر - نمودارها 4

گام 3: تعریف ارزش ارائه

تمرکز بر روی مجموعه خاصی از نیازهای مرتبط برای ایجاد یک محصول عالی بسیار حیاتی است. ارزش ارائه محصول به انتخاب نیازهایی کمک می کند که باید پاسخ داده شود و چرا این بهتر از گزینه های بازار است. ویژگی های ضروری برای محصول ضروری هستند. بنابراین، متمایز کننده های اصلی ویژگی های عملکردی هستند که باید در آن رقابت کرد و خوشحال کننده هایی که اضافه شده اند.

Questions and answers

info icon

A startup can use the concept of 'Chunks' to streamline their product development process by breaking down each user story into smaller pieces of functionality, or 'Chunks'. This reduces the scope and allows the team to build the most valuable parts of each feature. Smaller 'Chunks' lead to faster turnaround and quicker feedback. After User Stories are made and chunked, developers assign points based on the amount of effort required. A Chunk that requires high points is broken into smaller pieces. Chunks that have high value and low development time are prioritized. This approach allows for more efficient use of resources and faster product development.

'The Lean Product Playbook' has significantly influenced strategies in product development by introducing the concept of breaking down user stories into smaller pieces of functionality, referred to as 'Chunks'. This approach allows for a reduction in scope and enables the development of the most valuable parts of each feature. It also leads to faster turnaround times and quicker feedback. Developers assign points based on the amount of effort required for each Chunk. Those with high value and low development time are prioritized. This methodology has revolutionized product development strategies by promoting efficiency and customer satisfaction.

View all questions
stars icon Ask follow up

یک ابزار برای ایجاد ارزش ارائه محصول این است که یک جدول با ستون اول فهرست نیازهای ضروری، منافع عملکردی، و خوشحال کننده ها ایجاد کنیم. باید برای هر رقیب و یک برای محصول ستون وجود داشته باشد. نیازهای ضروری و خوشحال کننده ها با یک پاسخ ساده بله پر می شوند، در حالی که هر ویژگی عملکردی با نرخ بالا، متوسط، یا پایین ارزیابی می شود. این جدول به ما کمک می کند ارزش ارائه را به صورت واضح بیان کنیم همراه با چگونگی تمایز آن از رقبا. برای آماده شدن برای تغییرات بازار آینده، می توانیم یک ستون نزدیک به آینده را به هر رقیب و محصول شرکت اضافه کنیم تا ارزش آینده را تخمین بزنیم.

Questions and answers

info icon

The lessons from The Lean Product Playbook can be applied in today's competitive business environment by focusing on achieving the perfect product-market fit. This involves creating a product that not only satisfies the must-have features for customers but also includes key performance features that outperform the competition. Additionally, including a top delighter feature in the minimum viable product (MVP) can show customers why the product is superior to competitors. Feedback on the MVP can then be used to modify the feature roadmap for the next version of the product.

1. Achieving product-market fit is crucial. This means creating a product that meets the needs of a specific market segment.

2. Prioritize features in your product value proposition. Start with must-have features, then focus on performance features that outperform the competition, and finally include a top delighter feature to show why your product is superior.

3. Create a minimum viable product (MVP) that includes these prioritized features. This MVP will serve as a test to gather customer feedback.

4. Based on customer feedback, adjust your product and its features. Those features that didn't make it into the MVP should be added to a tentative feature roadmap for the next version.

View all questions
stars icon Ask follow up

گام 4: انتخاب مجموعه ویژگی های MVP خود

برای ایجاد یک محصول حداقل قابل اجرا (MVP)، باید کمترین عملکرد مورد نیاز برای تأیید طراحی محصول را انتخاب کنیم. این گام نشان دهنده یک تغییر از فضای مشکل به فضای راه حل است. برای هر منفعت در ارزش ارائه محصول، تیم به صورت خلاقانه برای ارائه تعداد زیادی از ایده های ویژگی فکر می کند. این نیاز به تفکر تفاوتی دارد که اجازه می دهد تولید ایده بدون داوری انجام شود.برای هر منفعت، پنج ویژگی برتر شناسایی می‌شوند. ویژگی‌ها می‌توانند به عنوان داستان‌های کاربر ثبت شوند تا ارتباط با منفعت مشتری مرتبط حفظ شود. داستان‌های خوب کاربر باید مستقل، ارزشمند، کوچک و قابل آزمایش باشند.

Questions and answers

info icon

Using qualitative tests in the initial stages of MVP (Minimum Viable Product) development has several implications. Firstly, it allows for a deeper understanding of the 'why' behind customer responses, which is crucial in the early stages of product development. This can provide valuable insights into customer needs, preferences, and pain points, which can then be used to refine the product. Secondly, qualitative tests can help identify potential issues or areas of improvement that may not be evident through quantitative measures. Lastly, these tests can facilitate direct customer interaction, fostering a customer-centric approach to product development. However, it's important to note that while qualitative tests are valuable, they should be complemented with quantitative tests as the product matures to measure aggregate results at scale.

The lessons on MVP from The Lean Product Playbook can be applied in today's business environment by focusing on creating a high-quality user experience, even if the product is minimal in terms of feature scope. It's important to test the MVP with both qualitative and quantitative methods. Qualitative tests can provide insights into why customers respond the way they do, while quantitative tests can measure aggregate results at scale. Starting with qualitative tests in the initial stages can be beneficial.

View all questions
stars icon Ask follow up

هر داستان کاربر بیشتر به قطعات کوچکتری از عملکرد به نام Chunks تقسیم می‌شود تا محدوده را کاهش دهد و بیشترین قسمت‌های ارزشمند هر ویژگی را بسازد. Chunks کوچکتر منجر به بازگشت سریعتر و بازخورد سریعتر می‌شود. پس از ساخت داستان‌های کاربر و تقسیم آنها، توسعه‌دهندگان نقاطی را بر اساس میزان تلاش مورد نیاز اختصاص می‌دهند. یک Chunk که نیاز به نقاط بالا دارد به قطعات کوچکتر تقسیم می‌شود. Chunks که ارزش بالا و زمان توسعه کمی دارند، اولویت دارند.

stars icon Ask follow up

در نهایت، تیم یک لیست ایجاد می‌کند که هر ویژگی را در پیشنهاد ارزش محصول با Chunks مرتبط خود که بر اساس اولویت سازماندهی شده‌اند، نقشه‌برداری می‌کند. ابتدا، باید Chunks انتخاب شوند تا هر ویژگی ضروری را کاملاً برآورده کنند. سپس، chunks باید انتخاب شوند تا ویژگی‌های عملکرد کلیدی را که برای برتری نسبت به رقبا انتخاب شده‌اند، بدست آورند. در نهایت، برترین ویژگی Delighter باید نیز در MVP حضور داشته باشد تا مشتریان ببینند چرا محصول نسبت به رقبا برتر است. Chunks که انتخاب نشده‌اند به roadmap ویژگی موقت برای نسخه بعدی اضافه می‌شوند. این roadmap ممکن است بر اساس بازخورد مشتری در مورد MVP تغییر کند.

Questions and answers

info icon

The concept of "delighting customers" in "The Lean Product Playbook" refers to the idea of creating products that not only meet customer needs but exceed their expectations, leading to high customer satisfaction and loyalty. This involves deeply understanding customer needs, creating a product that solves their problems, and delivering a user experience that is enjoyable and seamless. It's about going beyond the basic requirements and providing additional features or services that enhance the customer's experience with the product. This could include exceptional customer service, intuitive design, personalized experiences, and more.

Qualitative marketing tests from The Lean Product Playbook can be implemented in real-world scenarios by showing potential customers your marketing materials, such as landing pages, brochures, and advertisements, and then inviting their feedback. One effective method is the five-second test, where customers are shown the content for 5 seconds and then asked to share what they remembered and what they liked. This feedback can then be used to refine and improve your marketing materials.

View all questions
stars icon Ask follow up

گام 5: ایجاد یک نمونه MVP

حداقل در MVP بهانه‌ای برای تولید تجربه کاربری ضعیف نیست. در حالی که MVP ممکن است از نظر محدوده ویژگی کمینه باشد، باید با کیفیت بالا باشد تا ارزش مشتری را ایجاد کند و برای بهبود آزمایش کند. آزمایش‌های MVP می‌توانند کیفی با تعامل مستقیم با مشتری یا کمی برای اندازه‌گیری نتایج کلی در مقیاس باشند. در حالی که آزمایش‌های کمی در پاسخ به "چه" و "چند" خوب هستند، آزمایش‌های کیفی برای درک "چرا" پشت پاسخ‌های مشتری حیاتی هستند. بنابراین، بهتر است در مراحل اولیه با آزمایش‌های کیفی شروع کنید.

stars icon Ask follow up

آزمایش‌های بازاریابی کیفی

آزمایش‌های بازاریابی کیفی شامل نشان دادن مواد بازاریابی مشتری، از جمله صفحات فرود، بروشورها و تبلیغات، و دعوت به بازخورد است. راه خوبی برای دیدن اینکه آیا ماده بازاریابی به شکل مورد نظر کار می‌کند یا نه، آزمایش پنج ثانیه است. مشتریان محتوا را برای 5 ثانیه می‌بینند و سپس خواسته می‌شود تا آنچه را که به یاد دارند و آنچه را که دوست دارند، به اشتراک بگذارند.

stars icon Ask follow up

آزمایش‌های بازاریابی کمی

این‌ها معمولاً آزمایش‌های مقیاس بزرگی هستند که می‌توانند برای بهبود نرخ رسیدن به چشم‌اندازها و تبدیل چشم‌اندازها به مشتریان استفاده شوند.

  • آزمایش صفحه فرود: این تکنیک شامل ایجاد یک صفحه فرود یا ویدیوی توضیحی است که ویژگی‌های محصول برنامه‌ریزی شده، طرح‌های قیمت‌گذاری و یک دکمه ثبت نام را توصیف می‌کند.ترافیک به صفحه هدایت می شود و معیار حیاتی که اندازه گیری می شود، نرخ تبدیل است
  • کمپین تبلیغاتی: این روش از ابزارهای تبلیغاتی آنلاین مانند Google AdWords برای قرار دادن تبلیغات مربوط به جمعیت مشتریان هدف و اندازه گیری کلمات و سرخط هایی که آنها جذاب می یابند استفاده می کند.
  • آزمایش A/B: دو طرح جایگزین به طور همزمان برای دیدن عملکرد آنها بر روی یک معیار حیاتی آزمایش می شوند. این کار با داشتن نسخه های مختلفی از آزمایش که به طور موازی اجرا می شوند و ترافیک وب به طور مساوی بین آنها توزیع می شود، انجام می شود.
  • جمع آوری سرمایه از جمع: سکوهای جمع آوری سرمایه از جمع راه عالی برای درک اینکه آیا مشتری برای محصول در حال توسعه پرداخت خواهد کرد یا خیر، هستند. این ابزار برای کارآفرینان بسیار مفید است تا خطر را کاهش دهند زیرا مشتریان قبل از توسعه محصول پرداخت می کنند.

آزمایشات محصول کیفی:

آزمایشات کیفی برای آزمایش و بهبود مناسب بودن محصول با بازار ایده آل هستند. کیفیت بازخورد در یک آزمایش محصول بستگی به وفاداری و تعامل دارد. وفاداری به این معنی است که چقدر نمونه نهایی محصول را شبیه سازی می کند و تعامل به میزانی است که مشتری می تواند با یک محصول کاری زنده تعامل کند.

  • Wireframes: این ها طراحی های وفاداری پایین تا متوسط هستند که تصویر کلی از چگونگی چیدمان اجزای مختلف را می دهند. آنها از جزئیاتی مانند تصاویر، رنگ ها و فونت ها خالی هستند.
  • MVPs دستی: این ها احساس و تجربه محصول اصلی را می دهند اما توسط راه حل های دستی اجرا می شوند.
  • محصول زنده: ایده خوبی است که محصول نهایی را با مشتری آزمایش کنید زیرا بالاترین وفاداری و تعامل را دارد. آزمایش می تواند با حضور توسعه دهندگان با مشتری یا توسط مشتری به تنهایی انجام شود.

آزمایشات محصول کمی

آزمایشات کمی می توانند به تیم کمک کنند تا اندازه گیری کنند که مشتریان چگونه از محصولات آنها استفاده می کنند.

  • درب جعلی: درب های جعلی شامل ایجاد یک دکمه یا صفحه برای یک ویژگی ساخته نشده برای اندازه گیری درصد مشتریانی که بر روی آن کلیک می کنند، می شود. اگر علاقه کافی وجود داشته باشد، ویژگی می تواند ساخته شود.
  • تحلیل محصول: تحلیل محصول برای درک اینکه مشتریان کجا وقت می گذرانند و کدام ویژگی ها بیشتر استفاده می شوند، مفید است.

گام 6: آزمایش MVP با مشتریان

کار نزدیک با یک محصول می تواند تیم را نسبت به مسائل حیاتی در محصول بی توجه کند. آزمایشات کاربر می توانند این نقاط کور را در عرض چند دقیقه کشف کنند. بهترین آزمایشات کاربر یک به یک با پنج تا هشت مشتری با تمرکز بر تعامل عمیق انجام می شوند. پس از ایجاد تغییرات، دور دیگری از آزمایشات کاربر می تواند انجام شود.

stars icon Ask follow up

قبل از انجام یک آزمون، باید اسکریپت هایی آماده شوند که جزئیاتی در مورد اینکه کدام بخش های محصول نشان داده می شوند، کارهایی که کاربر باید انجام دهد و سوالاتی که باید پرسیده شود، را توضیح دهند. آزمون های کاربری معمولاً یک ساعت طول می کشند که شامل پانزده دقیقه گرم کردن و کشف کاربر، چهل دقیقه بازخورد در مورد محصول و پنج دقیقه برای خلاصه کردن است. بسیار ضروری است تا بین بازخورد در مورد اینکه چقدر آسان بود استفاده کردن (قابلیت استفاده) و چقدر محصول ارزشمند است (مناسبت محصول-بازار) تفاوت قائل شویم. آزمون کاربری باید با انتخاب دقیق مشتریان از بازار هدف شما انجام شود. در غیر این صورت، داده ها گمراه کننده خواهند بود.

Questions and answers

info icon

The book itself does not provide specific examples of companies that have successfully implemented the steps outlined in the Lean Product Playbook. However, many companies in the tech industry, such as Dropbox, Airbnb, and Uber, have used similar lean product development methodologies to achieve product-market fit. These companies have iteratively tested their hypotheses about customer needs and adjusted their products based on feedback, which is the essence of the Lean Product Playbook.

Changes in the lower layers of the Product-Market Fit Pyramid can significantly affect the subsequent layers. This is because each layer of the pyramid builds upon the previous one. If there's a change in a lower layer, it necessitates a re-evaluation and potential adjustment of all the layers above it. For instance, if the target customer segment (a lower layer) changes, it might affect the value proposition (a higher layer) because the needs and preferences of the new segment might be different. Therefore, it's crucial to get the lower layers right before moving on to the higher ones.

View all questions
stars icon Ask follow up

تکرار و تغییر مسیر

جوهر توسعه چابک در تکرار سریع است.

حلقه فرضیه طراحی آزمون یادگیری

در مرحله فرضیه، فرضیه فضای مشکل تدوین می شود. مرحله طراحی درباره یافتن بهترین راه برای آزمایش فرضیه است. پس از ایجاد یک مصنوع طراحی، مرحله آزمون به تیم اجازه می دهد تا از طریق آزمایش مشتری، فرضیات خود را تأیید کنند. مرحله یادگیری نتایج را مطالعه می کند تا درک بهتری از تغییرات مورد نیاز برای رسیدن به فرضیه بهتر داشته باشد. در هر نقطه، تیم باید تشخیص دهد که کدام بخش از پرامید مناسبت محصول-بازار، بینش جدید در آن قرار دارد. تغییرات در لایه های پایین تر، نیازمند بازکاری در تمام لایه های بعدی خواهد بود.

stars icon Ask follow up

تغییر مسیر یا عدم تغییر مسیر

اگر محصول پس از چندین دوره تکرار به انتظارات عمل نکند، ضروری است که گامی عقب برداریم و در مورد مسئله اصلی مغز فعالیت کنیم. ممکن است موردی باشد که مشکل عمیق تری در سطح سطحی تری حل شود. اگر مغز فعالیت منجر به تغییر در جهت محصول شود، آن را تغییر مسیر در نظر می گیرند. اگر پس از چندین دوره تکرار، مناسبت محصول-بازار به دست نیاید، سپس تیم ها باید در نظر بگیرند که تغییر مسیر دهند.

stars icon Ask follow up

تیم های محصول باید تمرکز بی رحمانه ای روی اولویت های اصلی خود داشته باشند. حفظ تمرکز باریک و تکرار سریع بر اساس بازخورد مشتری، کلید طراحی محصولاتی است که شادی مشتری را ایجاد می کند.

Start for free ⬇️

Download, customize, and translate hundreds of business templates for free

Go to dashboard to download stunning templates

Download